توریسم اینترنشنال؛ “شهر سوخته” در استان سیستان و بلوچستان و در نزدیکی شهر زابل، بر اساس یافته های باستان شناسی، یکی از مدرنترین شهرهای جهان باستان به شمار می رود. برخی یافته های باستان شناسی در این شهر نظیر بقایای انجام عمل های جراحی چشم و مغز، به قدری تکان دهنده و حاکی از مدرن بودن ایرانیانِ باستان بودهاند که این مساله موجب شگفتی بسیاری از باستان شناسان و حتی محافل علمی در حوزه های مختلف شده است.
شهر سوخته محل ظهور نخستین تمدن بشری
شهر سوخته نام بقایای دولت شهری باستانی در ایران است که در ۵۶ کیلومتری زابل و در حاشیه جاده زابل – زاهدان در شرق ایران و در شمال سیستان و بلوچستان واقع شده است این شهر بر روی آبرفت های مصب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون و در ساحل آن رودخانه و دریاچه بنا شده بود.
مطالعه و بررسی بقایای این شهر نشان دهنده سیر تحول علوم و فنون مختلف در فلات ایران است به طوری که باستان شناسی، جامعه شناسی، تجارت، بازرگانی و مبادلات بین المللی، تاریخ تحول ادیان در دوره های پیش از تاریخی و تاریخی، تاریخ شهر نشینی و شهرسازی، سیر تحول معماری، سیر تحول هنرها و فنون سنتی، تاریخ آغاز نگارش، تاریخ پزشکی و علوم وابسته، جانور شناسی، تغذیه، کشاورزی، دامداری، حشره شناسی، گیاه شناسی، زمین شناسی، فلزگری، جواهر سازی، بافندگی و خراطی تنها بخشی از فنون و هنرهای قابل مطالعه در بقایای شهر سوخته است.
آثار کهن ترین نمونه جراحی، کهن ترین نمونه پارچه های موجود، کهن ترین اثر معرق کاری و اخیرا پیدا شدن کهن ترین نمونه های زیره، گشنیز و پسته وحشی از جمله اطلاعات و داده های به دست آمده در شهر سوخته است.
بر مبنای یافته های باستان شناسان شهر سوخته ۲۸۰ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می دهد که این شهر دارای پنج قسمت اساسی شامل بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر، بخش های مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپه های متوالی و چسبیده به هم واقع شده اند.
*نمای “شهر سوخته” از بالا
این شهر تاریخی و مهمترین محوطه دیرینه سیستان در کنار رود هیرمند و در بالاترین لبه شمال غربی دلتای قدیمی بر روی سلسله تپه های تراس رمرود و زمین های زراعی تراس نیمروز واقع شده که وجود آن در هزاره های چهارم و سوم پیش از میلاد مدیون رودخانه پرآب هیرمند بوده است.
۱۲۰هکتار از گستره شهر سوخته دارای آثار و بقایای دیرینه است که گسترده ترین دوره آن مربوط به سال های میان ۲۵۰۰ تا ۲۸۰۰ پیش از میلاد بوده که گستره آن در این دوران به بیش از ۸۰ هکتار رسیده است.
توسعه شهر سوخته از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و صنعتی در یک دوره ۴۰۰ ساله از زندگانی هزار ساله، آن را از شکل شهرک کوچک ۱۵هکتاری خارج و سپس با گستره حدود ۱۵۰ هکتاری تبدیل به یکی از بزرگ ترین شهرهای دوران مفرغ خاورمیانه کرده که شهرهای محدودی چون انشان یا تپه ملیان در فارس، اور در بین النهرین، شوش در دشت خوزیان و سرانجام موهنجو دارو در دشت سند قابل مقایسه با آن بوده اند، گستره شهر قابل تقسیم به سه بخش اصلی و سه بخش فرعی است.
پژوهش ها نشان داده است این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیستی کاملا بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده می شود در پنج هزار سال قبل منطقه ای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار فراوانی در آنجا وجود داشته است.
دریاچه هامون در سه هزار و ۲۰۰ سال قبل از میلاد دریاچه ای بزرگ و پرآب بوده و چندین رودخانه دائمی مانند هیرمند آن را تغذیه می کرده به طوری که در کاوش های بدست آمده در اطراف شهرسوخته بستر نهرها و آبراه های گوناگونی پیدا شده که می توان گمان برد به مزارع کشاورزی آن شهر آب می رساندند.
شهر سوخته دارای تشکیلات مرتب و منظمی بوده است آثار باقیمانده در آن نشان دهنده این است که این شهر در هزاره سوم پیش از میلاد دارای نظام مرتب و منظم آبرسانی و تخلیه فاضلاب بوده و دانش پزشکی (یا جادوگری علمی) در آن به حدی پیشرفته بوده که پزشکان شهر نه تنها از علومی چون شکسته بندی آگاه بودند بلکه به اجرای اعمال شگفت انگیزی چون جراحی جمجمه نیز دست می زدند.
از سوی دیگر کشف تنها لوح نوشته دوران آغاز تمدن عیلام در این شهر همراه با آثار مهرها و علائمی که پیشتر به آن اشاره شد نشان از ارتباط های تجاری و کنترل اقتصادی منطقه از سوی این جامعه دارد و به این ترتیب مردم این شهر به چنان درجه ای از رفاه رسیده بودند که زنان به زیبایی خود نیز توجه فراوان داشته و مردم آن احتمالا جز نخستین مخترعان و مکتشفان سرگرمی هایی شبیه «شطرنج» و «نرد» بوده اند.
کشف آثار مهمی چون جراحی مغز، چشم مصنوعی، لوله های فاضلاب، پارچه بافی و سفالگری نشان از پیشرفت این شهر در زمان رونق و حیات آن است به طوری که از آن می توان به عنوان پیشرفته ترین شهر جهان قدیم یاد کرد.
همچنین نکته جالب اینکه باستان شناسان تاکنون هیچ نوع سلاحی از این شهر بدست نیاورده اند که این خود نشان دهنده سکونت مردمی صلح طلب و آرام در این منطقه است.
در سی و هشتمین اجلاس یونسکو در تاریخ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۴ مطابق با ۱ تیر ۱۳۹۳ شهر سوخته به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
این محوطه باستانی هفدهمین اثر تاریخی ایران در فهرست یونسکو است که با برخورداری از قدمت ۵۰۰۰ ساله به عنوان یکی از پیشرفته ترین شهرهای باستانی دنیا شناخته می شود.
در گزارشی که اخیرا از سوی یکی از رسانه های تصویری پخش شد، دانشمندان آلمانی با الگوگیری از چشم مصنوعی شهرسوخته در حال ساخت چشم های مصنوعی جدیدی هستند که شاید مشکل بسیاری از انسانها و حتی جانوران را حل کند.
انجام جراحی پیشرفته مغز در شهر سوخته
باستان شناسان در شهر سوخته به عنوان مهمترین محوط باستانی در استان سیستان و بلوچستان در خلال کاوشها در سال ۱۳۵۶ و در یک قبر دستهجمعی کشف شده متعلق به حدود ۴۸۰۰ سال پیش و در میان بقایای اسکلتهای ۱۳ فرد مدفون، جمجمه جوانی را پیدا کردند که بخش راست آن دارای یک بریدگی عمیق مثلث شکل است و بر اساس مشاهدات اولیه باستانشناسان و تحقیقات بعدی انسانشناسان، یک عمل جراحی برای درمان بیماری هیدروسفالی بر روی این جمجمه انجام شده است.
*آثار بریدگی ناشی از عمل جراحی بر روی جمجمه فرد دفن شده در “شهر سوخته” کاملا واضح است
پس از کشف و بررسی این جمجمه و پیدا کردن جواب برخی از سوالات، کتابی به نام «مجموعه مقالات شهر سوخته» توسط سید منصور سید سجادی نوشته شد که در آن مقالاتی از حسین سرحدی، روحالله شیرازی و حسین مرادی گردآوری شده است. در بخشی از این کتاب که نتایج بررسی این جمجمه در آن نوشته شده، آمده است: در بررسیهای اولیه انجام شده روی این جمجمه، جنسیت صاحب آن، مؤنث تشخیص داده و سن آن نیز حدود ۱۸ سال تخمین زده شد و یک شکستگی در استخوانهای قسمت پایین ریشه راست فک وجود داشت. این جمجمه مجدداً بررسی و بازنگری و سن قطعی آن ۱۳ سال با ۶ تا ۹ ماه کم و یا زیاد تعیین شد.
جمجمه مورد بحث از نظر اندازه، دارای حجم بزرگی بوده است که بیشتر به خاطر بزرگ شدن بیش از حد بخش مرکزی آن و از هر دو طرف، استخوان آهیانه بوده است. همچنین در یک دید افقی مشاهده شد که بخشهای چپی پشت جمجمه نسبت به بخش راست آن بزرگتر شده است در حالی که بخش جلویی راست جمجمه نسبت به قسمت چپ برجستهتر است؛ بنابراین صورت او به نظر عادی میآید اما این فرد دارای جمجمهای فوقالعاده بزرگ است؛ در حالی که ارتفاع معمولی دارد.
جمجمه جراحی شده ای که از محوطه باستانی شهر سوخته به دست آمده یکی از مهمترین کشفیات باستان شناسان در حوزه تاریخ پزشکی است جمجمه ای که متعلق به دختر جوان ۱۲ تا ۱۳ سالهای بوده است و پزشکان شهر سوخته، به عمل جراحی وی اقدام کردهاند اما این بیمار حداقل چندین ماه پس از عمل جراحی، زنده مانده و سپس فوت کرده است باستان شناسان هنوز دلیل مرگ او را نمی دانند و نتوانستند به این سوال پاسخ دهند که او به دلیل عفونت پس از عمل جراحی فوت کرده و یا دلیل دیگری داشته است.
البته باستان شناسان با بررسی اسکلت های دیگر دفن شده در گورستان شهر سوخته به این نتیجه رسیده اند که سن متوسط زنان در شهر سوخته بر اساس آزمایش روی ۱۱۰ اسکلت بین ۲۰ تا ۲۵ ساله حدود ۲۶ سال بوده است؛ بنابراین فوت فرد مورد نظر در سنی بین ۱۳ تا ۱۴ سال در جامعه شهر سوخته، مسئله غیرعادی به شمار نمیرفته است.
با این وجود آگاهی پزشکان شهر سوخته در ۵۰۰۰ سال پیش از وجود این بیماری و علت آن و روشهای معالجه آن از جمله شگفتی های تاریخ پزشکی ایران است. این جمجمه اگرچه در شهر سوخته کشف شده و می بایست در یکی از موزه های استان سیستان و بلوچستان باشد اما اکنون در اختیار موزه تاریخ پزشکی تهران است و در یکی از ویترین های این موزه به نمایش گذاشته شده است.
جراحی چشم در شهر سوخته
بسیار جالب است در سرزمین اساطیری سیستان ایران زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی مردمانی زیست می کردند که با تبحر و علم خاصی پیشرفته ترین چشم مصنوعی جهان در آن زمان را ساخته اند که امروز موجب حیرت دانشمندان جهان شده است.
با وجود پیشرفت بسیار فراوان علم و تکنولوژی، دانشمندان و متخصصان برجسته علوم چشم پزشکی دنیا از نخستین چشم مصنوعی پنج هزار سال پیش شهرسوخته سیستان الگو گرفته اند که بسیار جای افتخار برای ایران و ایرانیان دارد.
مطالعات اولیه نشان داده است که این چشم مصنوعی بجای چشم چپ زنی تنومند (مدفون شده در قبر شماره ۶۷۰۵) قرارگرفته است و همین مطالعات نشان می دهند که زیر طاق ابروی زن مذکو آثار آبسه دیده می شود به علت طول زمان زیادی که بخش زیرین این چشم مصنوعی با پلک چشم در تماس بوده است آثار ارگانیکی پلک چشم نیز در روی آن مشهود است.
*چشم مصنوعی کشف شده از بقایای یک جسد در شهر سوخته
این چشم مصنوعی متعلق به زنی ۲۵ تا ۳۰ساله بوده که با قرار داشتن در جمجمه به همراه جسد این زن در یکی از گورهای شهر سوخته مدفون شده بود.
چشم مصنوعی یافت شده در چشم چپ او کار گذاشته شده و با وجود گذشت زمان حدود چهار هزار و ۵۰۰ سال از ساخته شدن آن هنوز سالم است.
جنس این چشم مصنوعی یافت شده هنوز به طور کامل مشخص نشده است اما به نظر می رسد در ساخت آن از قیر طبیعی مخلوط شده با نوعی چربی جانوری استفاده شده که در طول زندگی این زن آسیبی به جمجه و بدن آن وارد نکرده است.
*چشم مصنوعی که پزشکان شهر سوخته، در چشمِ یکی از بیماران چشمیِ خود قرار داده اند.
از نکات جالب این پدیده بزرگ علمی این است که روی این چشم مصنوعی ریزترین مویرگ های داخل چشم توسط مفتولهای طلایی به قطر کمتر از نیم میلی متر طراحی شده اند و مردمک آن در وسط طراحی شده و تعدادی خطوط موازی که تقریباً یک لوزی را تشکیل می دهند در پیرامون مردمک دیده می شود.
همچنین ۲ سوراخ جانبی واقع در ۲ سوی این چشم مصنوعی برای نگهداری و اتصال آن به حدقه چشم مورد استفاده قرار گرفته است.
آیا شهر سوخته به معنای واقعی کلمه سوخته است؟
مهمترین سوال برای باستان شناسان در بررسیهای این منطقه این بود که چرا شهر سوخته سوخت؟ آیا واقعا این شهر سوخته است؟ در این زمینه کارشناسان باستان شناسی نظریههای مختلفی دارند. در بررسیهای اولیه گروهی از باستانشناسان خارجی، به دلیل وجود لایههای خاکستر وسیع در این منطقه و مشاهده آثار سوختگی در بناها، لقب شهر سوخته را به این شهر دادند. بنا بر نظر بعضی کارشناسان شهر سوخته دو بار به آتش کشیده شده است. بار اول به دوران رشد و شکوفایی و بار دوم به زمان نابودی شهر مربوط میشود، اما اختلاف نظرهایی در این باره وجود دارد و برخی دیگر از محققان این نظریه را رد میکنند.
برخی کارشناسان تاثیرات خشکسالی و از بین رفتن منابع آب را دلیل کم شدن تدریجی دامها و محصولات کشاورزی و در نهایت استفاده مردم از بقایای شهر برای تهیه آتش و درست کردن غذا را باعث از بین رفتن آنها و تخریب کامل شهر سوخته میدانند. در این نظریه که از طرف مهدی مرتضوی استاد باستان شناس دانشگاه سیستان و بلوچستان و عضو هیئت علمی این دانشگاه مطرح میشود، آتش سوزی در شهر سوخته رخ نداده است.
امروزه کارشناسان معتقد هستند که به دلیل رونق صنعت و وجود مناطق صنعتی در اطراف شهر سوخته در گذشته، تلی از خاکستر ناشی از فعالیتهای این مناطق شهر سوخته را پوشانده بوده است. تغییرات اقلیمی و از بین رفتن رونق صنعت و تجارت از اصلیترین دلایل زوال شهر سوخته بودهاند.