ش٫ اردیبهشت ۱ام, ۱۴۰۳
آداب و رسوم

آشنایی با آداب و رسوم اقوام ایرانی

آشنایی با آداب و رسوم کشوری که ریشه در فرهنگ و رسوم دارد خالی از لطف نمی باشد.

به گزارش توریسم اینترنشنال،آداب و رسوم هر کشور ریشه در تاریخ و فرهنگ آن دارد و ازاین‌رو، کشوری چون ایران با پیشینه فرهنگی کهن و تاثیرگذار، از رسوم جالب‌توجه و خرده فرهنگ‌های گوناگونی برخوردار است. رسوم ایرانی به دو دسته کلی آیین‌های ملی و رسم‌های محلی تقسیم می‌شوند؛ چراکه اقوام مختلف ایرانی علاوه بر پایبندی به آیین‌های ملی میهنی مذهبی، هریک رسوم محلی مخصوص به خود نیز دارند.

مهم‌ترین آداب و رسوم ایران چیست؟

آداب و رسوم ایران امروز تلفیقی از سنت‌های گذشته این سرزمین و باورهای مدرن مردم است؛ آیین‌هایی چون شب یلدا، جشن عروسی، جشن دندونی نوزاد، خانه تکانی، کاشت سبزه، چیدن سفره هفت‌سین، سیزده به در، آب ریختن پشت مسافر و آداب و عاداتی چون تعارف کردن، احترام به بزرگ‌ترها و پشت نکردن به دیگران از جمله مهم‌ترین آداب و آیین‌های ایرانی به حساب می‌آید.

در این نوشتار با برخی از آیین‌ها و جشن‌های زنده ایرانی بیشتر آشنا خواهید شد و نمونه‌هایی از آداب و رفتارهای عجیب ایرانیان برای مهمانان خارجی را می‌شناسید.

آداب و رسوم عید نوروز و جشن‌ها

چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری در میان زنان گیلان

 

چهارشنبه آخر سال از دیرباز در میان ایرانیان جایگاه ویژه‌ای داشته است و به زعم برخی، شب مبارکی است که طلیعه نوروز را نوید می‌دهد؛ ازاین‌رو، ایرانیان آخرین چهارشنبه سال را جشن می‌گیرند، کهنگی، بیماری و ناراحتی سال کهنه را با دود آتش به دور می‌ریزند و خود را آماده تازگی و طراوت بهار می‌کنند. برخی از پژوهشگران بر این عقیده‌اند که در ایران باستان «جشن سوری» مرسوم بود و عنوان «چهارشنبه» در دوره اسلامی به آن افزوده شد؛ چراکه هریک از روزهای هفته در پیش از اسلام، نام مخصوص به خود را داشت.

عده‌ای می‌گویند که «چهار» معرف چهار فصل و سوری (فارغ از معنای جشن و سرور) به معنی سرخ است. مردم در این شب، همچون دیگر جشن‌های زمستانی، انتظار داشتند که سرما رخت بربندد؛ ازاین‌رو، روشن کردن آتش در شب چهارشنبه آخر سال نیز به‌نوعی گرم کردن جهان و زدودن سرما و پژمردگی تعبیر می‌شود. ایرانیان باستان نور را مظهری از فروغ ایزدی و آتش را نماد پاکی و درخشش می‌دانستند و از این جهت، با روشن کردن آتش در اغلب جشن‌ها، روشنایی و پاکی را به خود هدیه می‌دادند.

برگزاری آیین‌های چهارشنبه سوری در نقاط مختلف ایران کمی با یکدیگر فرق می‌کند؛ اما به‌طور کلی، مردم در شب چهارشنبه آخر سال، دور هم جمع می‌شوند و با روشن کردن آتش و پریدن از روی آن، آرزوی خیر و سلامتی و دوری از شر و بلا می‌کنند. همچنین، پختن آش چهارشنبه آخر سال به نیت برکت و سلامتی در سال جدید نیز از دیگر رسوم چهارشنبه سوری است؛ این آش در هر شهر و دیار به شیوه متفاوتی طبخ می‌شود.

«آش ابودردا» یکی از قدیمی‌ترین و معروف‌ترین انواع آش چهارشنبه سوری به شمار می‌رود که به نیت شفای بیماران یا آرزوی سلامتی اعضای خانواده در سال جدید پخته می‌شود. علاوه بر این، بسیاری از ایرانی‌ها در شب و روز چهارشنبه سوری، آش رشته یا رشته پلو می‌پزند و نیت خود را در دست گرفتن رشته کار و امور زندگی در سال جدید عنوان می‌کنند. مراسم قاشق‌زنی و کوزه شکستن نیز پیش‌تر در چهارشنبه آخر سال انجام می‌‌گرفت که با گذر زمان، بسیار کم‌رنگ شده است و حال، تنها در برخی از شهرها، روستاها یا محله‌ها اجرا می‌شود.

سنت خانه‌تکانی

خانه تکانی

 

خانه تکانی از زیباترین سنت‌های نوروزی به شمار می‌رود که در همه نقاطی که نوروز را پاس می‌دارند چون ایران، تاجیکستان، افغانستان و جمهوری آذربایجان برگزار می‌شود. فارسی زبانان و علاقه‌مندان به نوروز باستانی، در آستانه بهار همه وسایل خانه را گردگیری و نظافت می‌کنند تا گردوغبار کهنگی و آلودگی را دور بریزند و با آراستگی و پاکیزگی هرچه تمام‌تر به استقبال سال نو بروند.

بر اساس باوری کهن، فروهرها در هنگام بازگشت به زمین با دیدن خانه تمیز، برای اهل خانه دعا می‌کنند

برخی سنت پسندیده خانه تکانی را به باور ایرانیان باستان نسبت می‌دهند؛ بر این اساس، فروردین ماه به فروهرها (روح درگذشتگان) اختصاص دارد و آن‌ها سالی یک بار در آستانه بهار به خانه بر می‌گردند. ایرانیان بر این عقیده بودند که فروهرها خانه تمیز و آراسته را دوست دارند، با دیدن آن شاد می‌شوند و برای برکت و شادکامی اعضای خانواده دعا خواهند کرد.

کاشت سبزه

کاشت سبزه

 

کاشت سبزه برای عید نوروز ریشه‌ای کهن در ایران‌زمین دارد و در اوستا با عنوان نماد حقیقت و فضیلت از آن یاد شده است. در داستان‌ها نقل کرده‌اند که اهریمن، خشکسالی را به زمین فرستاد و جمشید بر او فائق آمد. پس از آن، مردم به پاس برکت آبادانی و بهار دوباره زمین، در ظروف مختلفی جو کاشتند. بر این اساس، ایرانیان باستان در سه ظرف مختلف گندم، جو و ارزن می‌کاشتند و به نشانه اندیشه نیک، پندار نیک و گفتار نیک بر سر سفره می‌گذاشتند تا اهورامزدا رشد و بالندگی را به آن‌ها هدیه کند.

رویاندن سبزه نوروز همچنان در میان ایرانیان رواج دارد؛ هرچند تعداد آن به یک ظرف رسیده است؛ اما مردم هنوز این سنت را به فال نیک می‌گیرند و کاشت دانه و رویش آن را نشانه برکت و باروری در سال نو می‌دانند؛ ازاین‌رو، معمولا دو هفته پیش از سال جدید،‌ دانه‌هایی چون گندم، جو، عدس، ماش یا بذرهایی چون شاهی، ریحان، خاکشیر و خرفه را در ظرف‌های زیبا می‌کارند و خانه‌های خود را در نخستین روزهای بهار با سرسبزی، طراوت و شادابی آذین می‌بخشند. از سوی دیگر، سبزه خبر از سبزی بهار می‌دهد و همگامی با طبیعت را گوشزد می‌کند؛ بهاری که دگرگونی، امید زندگی، بیداری و سرسبزی را به انسان یادآور می‌شود.

زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال

مزار درگذشتگان در پنجشنبه آخر سال

 

ایرانیان عهد باستان معتقد بودند که با آمدن نوروز و آغاز فروردین، فروهرها (روح درگذشتگان) به دنیای زمینی باز می‌گردند. فروهر یا فروشی بنا بر باور زرتشتی، بخشی از وجود مینوی انسان به حساب می‌آید که روان، نگهبان او است و پس از مرگ، روان به فروشی خود می‌پیوندد. از آنجایی که در دین زرتشتی سنت سوگواری وجود ندارد، پیروان این دین، بازگشت فروهرها را در جشن فروردینگان جشن می‌گیرند. در فروردین‌یشت نیز آمده است:

فروهرهای مقدس و نیک و توانای پاکان را می‌ستاییم که در هنگام آخرین جشن فصلی سال از آرامگاه‌های خویش پرواز کرده، در مدت ۱۰ شب و روز پی‌درپی در اینجا به سر ببرند.

امروزه مردم ایران‌زمین، سنت کهن یادبود نیاکان در روزهای آخر سال و نوروز را با آیین اسلامی پیوند زده‌اند، در آخرین پنجشنبه سال، به دیدار درگذشتگان می‌روند و یاد آن‌ها را گرامی می‌دارند. بسیاری از مردم با بردن گل و سبزه یا چیدن هفت‌سین بر مزار عزیزان خود، گویی حال و هوای عید و سال نو را به آنان نیز هدیه می‌دهند و دعای خیر برای سال جدید را از نیاکان طلب می‌کنند.

نوروزخوانی

مراسم نوروزخوانی

 

نوروز خوانی یا بهارخوانی از آیین‌های موسیقایی کهن در ایران‌زمین است که قدمت آن را به پیش از دوره اسلامی و زمان ظهور زرتشت پیامبر نسبت می‌دهند. این سنت نوروزی زیبا روزگاری در همه نقاط ایران در آستانه فصل بهار اجرا می‌شد؛ اما امروزه تنها در بخش‌هایی از کشور چون گیلان و مازندران رواج دارد. نوروزخوانان دوره‌گرد معمولا از نیمه دوم اسفندماه در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر می‌گردند و با خواندن اشعاری آهنگین، مژده فرا رسیدن بهار و نوروز را به مردم می‌دهند و از آنان مژدگانی دریافت می‌کنند.

آیین نوروزخوانی در گذشته‌های دور با ستایش اهورامزدا، توصیف طبیعت و زیبایی بهار و ستایش شاهان و امیران انجام می‌گرفت؛ اما بعد از ورود اسلام به ایران، این آوازها با مفاهیم مذهبی عجین شد و مضمون اشعار به ستایش پروردگار، مدح پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصوم (ع) تغییر کرد.

چیدن سفره هفت‌ سین

سفره هفت سین

 

هفت سین را شاید بتوان مهم‌ترین نماد نوروزی در میان ایرانیان معرفی کرد. مردم ایران‌زمین ساعاتی پیش از تحویل سال، سفره‌ای می‌گسترانند که متشکل از هفت نماد است که با حرف سین آغاز می‌شود. هریک از اجزای سفره هفت سین مبتنی بر یک سنت کهن است و پیام خاصی را منتقل می‌کند. محمد علی دادخواه در پژهشی درباره هفت سین نوروزی نوشته است:

عدد هفت برگزیده و مقدس است. در سفره نوروزی انتخاب این عدد بسیار قابل‌توجه است. ایرانیان باستان این عدد را با هفت امشاسپند یا هفت جاودانه مقدس ارتباط می‌دادند. در نجوم عدد هفت، خانه آرزوها است و رسیدن به امیدها را در خانه هفتم نوید می‌دهند.

دکتر دادخواه در ادامه به نقل از علامه مجلسی می‌نویسد:

آسمان هفت طبقه و زمین هفت طبقه است و هفت ملک یا فرشته موکل بر آنند و اگر موقع تحویل سال، هفت آیه از قرآن مجید را که با حرف سین شروع می‌شود، بخوانند آنان را از آفات زمینی و آسمانی محفوظ می‌دارند.

سیب، سماق، سمنو، سنجد، سیر، سکه، سرکه و سبزه، هریک معنای خاصی در هفت سین دارند:

  • سیب: نماد صحت و سلامتی، شادابی و تندرستی، بارداری و زایش
  • سماق: نماد شادی، صبر، امید و استقامت
  • سمنو: نماد خیر و برکت و مبارزه با ضعف و فترت
  • سنجد: نماد دلبستگی و دلدادگی و به تعبیری سمبل خردورزی و رفتار سنجیده
  • سیر: نشانه اهورامزدا و نماد مبارزه با زشتی و پلیدی و به تعبیری نشانه سیر چشمی
  • سکه: نماد رزق و روزی
  • سرکه: نماد پذیرش ناملایمات
  • سبزه: نماد سرزندگی و زایش دوباره و به تعبیری نماد ایثار، گذشت و فداکاری

اجزای فرعی سفره هفت‌سین نیز هریک به موضوعی اشاره دارد:

  • آب: به نشانه پاکی و روشنایی
  • آینه: به نشانه صداقت و شفافیت
  • گل سنبل: به نشانه دوستی و رفاقت
  • تخم‌مرغ: به نشانه زایش و تولد
  • شمع: به نشانه نور و روشنی

در ایران پس از اسلام، قرآن نیز به‌عنوان کتاب آسمانی و به نشانه توکل به خداوند در سفره هفت سین جای گرفت. بسیاری از ایرانیان دیوان حافظ را نیز روی سفره می‌گذارند و سال نو را با تفالی بر دیوان خواجه شیراز، با امید خیر و خوشی در روزهای پیش رو آغاز می‌کنند. در این میان، بسیاری از پژوهشگران چون «محمد علی دادخواه» بر این عقیده‌اند که ماهی در سفره هفت سین ایران باستان جایی نداشت و پیشکشی از فرهنگ چینی است:

ماهی در سفره نوروزی در ایران باستان جایی نداشته و از اواخر دوران قاجار، توسط «کاشف السلطنه چایکار» با بهره‌گیری از جشن‌های سال نو چینی‌ها گرفته شده و بر سر سفره و خوان نوروزی ایرانیان آمده است.

پخت سبزی پلو با ماهی در شب عید

سبزی‌پلو با ماهی؛ منبع: thecaspianchef.com

 

سبزی پلو و ماهی از غذاهای اصیل ایرانی است که در مراسم یا مهمانی‌های خاص نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. ایرانیان از دیرباز این غذا را به‌عنوان ناهار یا شام سال نو طبخ می‌کردند؛ چراکه به نقل از قدیمی‌ها، غذای مجلسی بود که در دیگر ایام یافت نمی‌شد و سفره شب عید را رنگین می‌ساخت. با این حال، عده‌ای معتقدند فلسفه خوردن سبزی پلو با ماهی در شب و روز عید، می‌تواند به مواد تشکیل دهنده این غذا و نماد آن در زندگی ایرانیان مرتبط باشد.

برنج نماد برکت، سبزی نماد بهار و رویش و ماهی نماد حیات و جنب‌‌وجوش شناخته می‌شود و صرف این غذا در اولین شب یا روز سال، فرصتی برای شکرگزاری نعمات الهی است. برخی از ایرانیان نیز ترجیح می‌دهند که در کنار ماهی از رشته پلو استفاده کنند تا به باور قدما، سر رشته امور را در سال جدید به دست بگیرند.

دید و بازدید نوروزی

تابلوی نقاشی نوروز اثر حسین شیخ

 

دید و بازدید که در فرهنگ اسلامی تحت عنوان «صله رحم» از آن یاد می‌شود، از پسندیده‌ترین آداب و رسوم ایرانی است که در ابتدای سال نو، شکل سنت و آیین نوروزی به خود می‌گیرد. مردم در روزهای نخست سال، برای تبریک عید به دیدار بزرگ‌ترها می‌روند و در ادامه، خود را ملزم می‌دانند به همه اقوام و دوستان سر بزنند و دیدارها را تازه کنند.

دید و بازدید نوروزی فرصت بسیار مناسبی برای رفع کدورت‌های احتمالی در اختیار افراد قرار می‌دهد و از این جهت نیز به آن سفارش شده است. علاوه بر آن، به رسم سر‌سلامتی و زدودن غبار غم از خانه تازه درگذشته، مرسوم است که آشنایان در عید نوروز به دیدار بازماندگان بروند و آرزوی طول عمر و احوال خوش برای آن‌ها داشته باشند.

سنت عیدی دادن

هدیه دادن

 

عیدی دادن سنت کهن ایرانیان است که در میان بسیاری از مردم جهان نیز دیده می‌شود و روابط عاطفی میان افراد را تحکیم می‌کند. بر اساس مستندات موجود، هدایای نوروزی ریشه در تاریخ و فرهنگ ایران‌زمین دارد. «ابوریحان بیرونی» از یکی از موبدان بغداد به نام «آذرباد» در باب عیدی نوروز چنین نقل می‌کند:

نیشکر در ایران در روز نوروز کشف شد و تا قبل از آن، کسی نیشکر را نمی شناخت. جمشید روزی نی را دید که از آن کمی ماده شیرین به بیرون تراوش کرده است. دستور داد این نی را بیرون آورده و ماده‌ای شیرین به نام شکر بسازند. مردم در آن ایام برای تبریک، شکر به یکدیگر هدیه می‌دانند و با تکرار آن در مهرگان، تبدیل به سنت هدیه دادن شد.

برخی بر این باورند که هدیه نقدی یا به عبارت بهتر، رسم دادن سکه به‌عنوان عیدی از زمان «هرمز دوم»، پادشاه ساسانی، آغاز شد. در برخی از کتاب‌های تاریخی آمده است که داریوش دوم نیز دستور داد تا به مناسبت نوروز، سکه‌ای زرین ضرب کنند. آیین سکه دادن به‌عنوان عیدی با توجه به مسایل اقتصادی و توان مادی افراد، به مرور جای خود را به هدایای سنتی یا محصولات کشاورزی داد.

در ایران قدیم نیز بزرگ‌ترها با توجه به داشته‌های خود، هدیه‌ای به کوچک‌ترها یا مهمانان می‌دادند که می‌توانست خوراکی‌هایی چون تخم‌مرغ رنگ شده، سیب، سمنو، گندم بو داده یا مواردی از این دست باشد. پشت این هدایا نیت زیبایی نیز نهفته بود؛ تخم‌مرغ نشانه تداوم نسل آدمی، سیب سمبل برکت و نعمت، سمنو نماد فراوانی خوراک و گندم نشانه رزق و روزی فراوان شناخته می‌شد و خانواده‌ها با آرزوی برکت و نعمت و فراوانی در سال جدید، این موارد را به مهمان هدیه می‌دادند.

سنت عیدی دادن بار دیگر در گذر زمان تغییر کرد و به هدایای نقدی تبدیل شد؛ اما هنوز بسیاری از افراد اسکناس‌هایی را که از بزرگ‌تر‌ها در نوروز می‌گیرند، به نشانه شگون و برکت در مال خود، تا سال آینده نگه می‌دارند و آن را خرج نمی‌کنند.

سیزده به در

سیزده‌بدر؛ منبع: surfiran.com

 

سیزدهم فروردین آخرین روز جشن‌ نوروز در ایران به حساب می‌آید که در دامان طبیعت سپری می‌شود. برخی معتقدند که فلسفه سیزده به در به ایران باستان بر می‌گردد. بر اساس این عقیده، ایرانیان به یاد ۱۲ ماه سال، ۱۲ روز آغاز سال نو را جشن می‌گرفتند و در روز سیزدهم با رفتن به باغ و صحرا، پایان جشن نوروز را اعلام می‌کردند. «محمد علی دادخواه» در کتاب خود، سیزده به در را این‌گونه معرفی می‌کند:

آداب و سنن دیرپای نوروز با فروغ «چهارشنبه سوری» آغاز می‌شود و باشکوه و جلال «سیزده به در» در پهن دشت گسترده بهار نو خاتمه می‌یابد. «سیزده به در» پای نهادن انسان تلاشگر است بر خاک مهربان که دوباره کار، تلاش و ساختن زندگی نو،‌ همراه با سال نو را پی‌ریزی کند.

به‌دینان نام سیزدهم هر ماه را تیر، ایزد باران گذاشته‌اند؛ به این دلیل که ایرانیان ایزد باران را در روز ۱۳ نیایش می‌کردند تا باران ببارد. بر همین مبنا، در نخستین روز سیزدهم سال، فرش می‌گسترانند و برای سال تازه، زندگی توام با طراوت و شادابی آرزو می‌کنند.

زنده‌یاد دکتر بهرام فره‌وشی نیز در کتاب «جهان فروری، بخشی از فرهنگ ایران کهن» سیزدهم نوروز را «روز ویژه طلب باران برای کشتزارهای نو دمیده» در دوران کهن می‌داند و می‌نویسد:

ایرانیان در روزگاران کهن، پس از برگزاری مراسم نوروزی و دمیدن سبزه و گندم و جو و حبوبات در نخستین روزهای سال و در روزی که متعلق به ستاره باران بود، یعنی در روز سیزدهم فروردین ماه، به دشت و صحرا و کنار چشمه و جویبار می‌رفتند و به هنگام شکست یافتن «اپوشه» دیو خشک‌سالی در نیم‌روز، گوسفند بریان می‌کردند و این نثاری بود برای فرشته باران «تیشتر یاتیر» تا کشته نو دمیده را سیراب کند؛ ازاین‌رو، خوردن غذای روز در دشت و صحرا، نشانه همین فدیه گوسفند بریان است که در اوستا آمده است و افکندن سبزه‌های تازه دمیده نوروزی به آب روان جویبارها، تمثیلی است از دادن فدیه به ایزد آب «آناهیتا» و ایزد باران و جویبارها «تیر» و به این طریق، تخم بارور شده‌ای را که «ناهید» فرشته موکل بر آن بوده است، به خود ناهید باز می‌گردانند و گیاهی را که ایزد تیر پرورانده است، به خود وی باز می‌سپرند تا موجب برکت و باروری و آب‌سالی در سال نو باشد.

گره زدن سبزه در روز سیزده به در نیز به زعم استاد فره‌وشی، رسمی از روزگاران کهن است؛ چراکه در آن زمان، آیین‌های مذهبی و جادویی به هم آمیخته بود و مردم گمان می‌کردند که بدین طریق، به تحقق آرزوی خود سرعت می‌بخشند.

«بهرام فره‌وشی» باور گره زدن سبزه را نیز به عقیده‌ کهن ایرانیان در باب آفرینش نسبت می‌دهد؛ بر این اساس، ایرانیان قدیم معتقد بودند که نخستین زن و مردی که گام بر گیتی گذاشتند از دو بوته قوی ریواس پدید آمدند؛ بوته‌هایی که در کنار یکدیگر روییدند و سپس با پیچیدن ساقه‌ها به یکدیگر پیوند خوردند و انسان به دنیا آمد. ازاین‌رو، گره زدن سبزه در سیزدهم نوروز، نمادی از پیوند زن و مرد دانسته می‌شود و اغلب دختران جوان با آرزوی پیوندی نیک در زندگی، سبزه‌ها را گره می‌زنند.

در نهایت، مرسوم است که در روز سیزده به در، سبزه را به آب می‌اندازند؛ به عبارت دیگر و بر اساس باور کهن ایرانیان، سبزه را به «آناهیتا» ایزدبانوی آب‌ها می‌سپارند تا سرسبزی سال نو را بیشتر کند و طراوت و تازگی را به مردم بازگرداند.

شب یلدا یا شب چله

سفره شب یلدا

 

شب یلدا یا شب چله از جشن‌های زنده ایرانیان است که همچنان در میان مردم رواج دارد. گفته می‌شود سنت چله، ریشه‌ای باستانی دارد و از سال ۵۰۲ پیش از میلاد و زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایران راه یافت. ابوریحان بیرونی یلدا را «میلاد اکبر» و به تعبیری «میلاد خورشید» می‌خواند و در برخی منابع از تعابیر «خره روز» یا «خرم روز» برای آغاز زمستان یاد کرده‌اند. ابوریحان در آثار الباقیه درباره یلدا می‌نویسد:و نام این روز میلاد اکبر است و مقصود از آن، انقلاب شتوی (زمستانی) است. گویند در این روز، نور از حد نقصان به حد زیادت خارج می‌شود و آدمیان به نشو و نما آغاز می‌کنند و پری‌ها (دیوها) به ذبول و فنا روی می‌آورند.

ایرانیان از روزگار دور، شب آغاز زمستان را که بلندترین شب سال است، جشن می‌گرفتند و به انتظار طلوع خورشید و غلبه نور بر تاریکی می‌نشستند. در کتاب «برهان قاطع»، نوشته محمدحسین بن خلف تبریزی، یلدا این‌گونه تعریف شده است:یلدا، شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌ها است در تمام سال و در آن شب یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند، آن شب به‌ غایت شوم و نامبارک است و بعضی گفته‌اند، شب یلدا یازدهم جدی است.

به باور ایرانیان باستان، طولانی بودن شب در ساعات آغازین فصل زمستان به حضور بیشتر اهریمن تاریکی تعبیر می‌شد و مردم با روشن کردن آتش، سعی در فراری دادن عاملان اهریمنی داشتند. ازاین‌رو، دور هم جمع می‌شدند و با افروختن آتش، خوردن و آشامیدن و جشن و پایکوبی، منتظر میلاد خورشید و غلبه نور بر تاریکی بودند.

آیین شب چله به مرور از جمع شدن دور آتش به نشستن دور کرسی تغییر کرد. در روزگار کنونی نیز مردم سفره‌ای کوچک برای یلدا می‌چینند و برخی با روشن کردن شمع، آتش کوچکی را به خانه خود مهمان می‌کنند.

دورهمی، شاهنامه خوانی، مثل‌گویی یا قصه‌خوانی و تفال به دیوان حافظ، از جمله آیین‌های شب یلدا است که مردم سعی در زنده نگه داشتن آن دارند. خوراکی‌های زمستانی چون انواع برگه، میوه‌های خشک، تنقلات، آجیل و شیرینی، میوه‌های پاییزی و در راس آن‌ها انار و نیز هندوانه، سفره شب یلدای ایرانیان را مزین می‌کند.

جشن عروسی ایرانی

کل کشیدن دختران در جشن عروسی

ایرانیان از گذشته‌های دور به جشن و پایکوبی علاقه بسیار داشتند و گاه هفت شبانه‌روز را به جشن خاصی اختصاص می‌دادند. علاقه و اشتیاق به دوام شادی را شاید بتوان دلیل قابل‌قبولی برای طولانی برگزار کردن مراسم عروسی و تعدد مراحل آن در ایران دانست.

در سنت ایرانی مراسم عروسی به چند مرحله تقسیم می‌شود که با توجه به وجود اقوام مختلف در کشور، تعداد مراحل و نوع اجرای مراسم در هر منطقه متغیر است. از سوی دیگر، امروزه با تاکید بر ساده برگزار کردن جشن عقد و عروسی، مواردی از آن نیز حذف یا کم‌رنگ شده است.

مراسم عروسی ایرانی به‌طور کلی شامل خواستگاری، بله‌بران، شیرینی‌خوران، نامزدی، عقد نکاح، جهازبران، حنابندان، عروسی، پا تختی، مادرزن سلام و پاگشا می‌شود. خواستگاری عموما جنبه معارفه میان دو خانواده دارد و پس از آن، مراسم «بله‌بران» با حضور بزرگان فامیل برای صحبت‌های جدی‌تری چون تعیین مهریه و انتخاب روز عقد و عروسی در خانه خانواده عروس انجام می‌گیرد. معمولا در این مراسم، هدایایی از سمت خانواده داماد مانند پارچه، کیف و کفش، شیرینی، گل و غیره به عروس داده می‌شود.

«شیرینی‌خوران» مرحله بعدی است که خانواده‌ها در همه مسایل به توافق نهایی رسیده‌اند؛ پس با پیشکش هدایایی از جمله حلقه نامزدی به عروس خانم و در نهایت، خوردن شیرینی و به اصطلاح شیرین کردن دهان، نامزدی رسمی دختر و پسر را اعلام می‌کنند. به فاصله میان این مراسم تا عقد رسمی عروس و داماد نیز «نامزدی» می‌گویند که زمان آن بنا بر شرایط فرد و خانواده از چند هفته تا چند ماه متغیر خواهد بود.

مراسم عقد با چیدن سفره عقد، حضور خانواده عروس و داماد و چند شاهد در خانه یا دفترخانه رسمی انجام می‌گیرد؛ این مراسم بنا بر نظر، سلیقه و امکانات افراد،‌ می‌تواند کاملا ساده و خودمانی یا به‌شکل جشن برگزار شود. محل زندگی عروس و داماد که مشخص شد، خانواده عروس طی مراسمی تحت عنوان «جهازبران» مایحتاجی که برای زندگی مشترک زوج تهیه کرده‌اند را به خانه داماد می‌برند.

عروسی سنتی کرمانجی

حنابندان یک یا دو شب پیش از جشن عروسی و با حضور زنان فامیل در خانه پدری عروس برگزار می‌شود. این آیین به زعم برخی، مراسم خداحافظی عروس با خانواده است؛ چراکه آخرین شب حضور او در خانه‌ پدر و مادر به حساب می‌آید. ایرانیان از گذشته اعتقاد داشتند که حنا هدیه‌ای از بهشت و نشانه‌ای از شادی و نیکبختی است و ازاین‌رو، علاوه بر عروس، مهمانان نیز دست خود را با حنای موجود در مراسم رنگ می‌کردند. در گذشته دست و پای عروس را به‌طور کامل حنا می‌گذاشتند؛ اما امروزه به غیر از برخی از روستاها که همچنان پایبند اصول هستند، حنابندان تنها به‌صورت نمادین برگزار می‌شود.

جشن عروسی مهم‌ترین بخش آداب و رسوم ازدواج ایرانی به شمار می‌رود و چندین ساعت (در گذشته چند روز) ادامه پیدا می‌کند. مهمانان جشن نیز پس از پذیرایی و شادی و پایکوبی، عروس و داماد را تا منزل مشترک‌شان بدرقه می‌کنند. یک یا دو روز بعد از عروسی، بار دیگر زنان فامیل در مراسمی تحت عنوان «پاتختی» در خانه عروس دور هم جمع می‌شوند و با برگزاری جشنی مختصر و صرف شیرینی،‌ هدایای خود را به زوج جوان تقدیم می‌کنند.

در برخی از مناطق مرسوم است که داماد به رسم تشکر، فردای روز عروسی با تهیه هدایایی برای مادر عروس، به خانه وی برود؛ از این مراسم تحت عنوان «مادرزن سلام» یاد می‌کنند. «پاگشا» اولین مهمانی مشترکی است که زوج جوان به آن دعوت می‌شوند و در اصطلاح عام، برای باز کردن پای آن‌ها به منزل اقوام است. معمولا میزبان هدیه‌ای نیز تحت عنوان «رونما» برای آن‌ها در نظر می‌گیرد و اغلب، این هدیه را به عروس می‌دهند.

جشن دندونی

رویش اولین دندان کودک

جشن دندونی از رسوم جالب‌توجه ایرانی‌ها است که به مناسبت رویش اولین دندان نوزاد برگزار می‌شود. معمولا نوعی آش مخصوص برای این مراسم می‌پزند که به آش دندونی شهرت دارد و گندم ماده اولیه آن را تشکیل می‌دهد. ایرانیان هدف از برگزاری جشن و پخت آش را آرزوی سلامتی کودک و امید به رویش راحت و بدون درد دندان‌های او عنوان می‌کنند.

از گذشته رسم بر این بود که مقداری از گندم و جوی آش را برای پرندگان بریزند تا دعای خیر آن‌ها نیز بدرقه سلامت و طول عمر نوزاد شود. از سوی دیگر، برخی از خانواده‌ها، وسایل مختلفی چون کتاب، پول، آینه، طلا، نان، عروسک و… را در اطراف کودک می‌گذارند و به باور آن‌ها، شغل آینده کودک از میان اولین وسیله‌ای که بر می‌دارد، قابل حدس خواهد بود؛ بدین معنی که مثلا اگر نوزاد دست به کتاب برد، اهل دانش و مطالعه خواهد شد؛ اگر پول یا طلا را برداشت، ثروت در انتظار او است؛ اگر شانه و آینه را بردارد، آرایشگر و اگر قیچی و نخ را بردارد، خیاط می‌شود.

امروزه اگرچه جشن دندونی به مراسمی نسبتا تجملاتی تبدیل شده است و خانواده‌ها با کیک ویژه، خوراکی‌های متنوع، تزیینات چشم‌نواز و به‌طور کل، شیوه‌ای نوین آن را برگزار می‌کنند، می‌توان پایبندی به آداب و رسوم اجدادی و زنده نگه داشتن این نوع آیین‌های خاص را به فال نیک گرفت.

آداب معاشرت ویژه ایرانی

سور دادن

سفره ایرانی؛ منبع: راسخون

 

مهمان‌‌داری و مهمان‌نوازی از آداب ویژه ‌ایرانیان است و ریشه در تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم دارد. از دیرباز، مردم به بهانه‌های مختلف دور هم جمع می‌شوند و از اقوام، دوستان و آشنایان خویش پذیرایی می‌‌کنند. مرسوم است که در زمان جشن عروسی و تولد یا پس از زیارت، خرید خانه، تولد فرزند و موارد مشابه، مهمانی برگزار می‌شود و به اصطلاح سور می‌دهند.

سور دادن بعد از زیارت که در میان ایرانیان به «ولیمه دادن» مشهور است؛ به نشانه شکرگزاری بر نعمت و سعادت زیارت انجام می‌گیرد. در واقع، از گذشته رسم بود که هرکس از زیارت خانه خدا یا بقاع متبرکه ائمه معصومین (ع) بر می‌گردد، سفره ولیمه را بگستراند و اقوام و آشنایان را دعوت کند. مدعوین نیز در این مراسم حاضر می‌شوند، آرزوی قبولی زیارت برای زائر یا زائران می‌کنند و گاه، چشم روشنی نیز (در مقابل سوغات زیارت) برای آن‌ها هدیه می‌آورند.

شیرینی دادن نیز نوع دیگری از سور دادن است که هم‌زمان با خبر خوش و موفقیت انجام می‌گیرد. بنا بر سنت ایرانی و به رسم ادب، زمانی که شخصی با شنیدن خبری خوشحال می‌شود، با پخش شیرینی، اطرافیان را نیز در شادی خود سهیم می‌کند.

احترام به بزرگ‌ترها

احترام به بزرگتر

در فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی،‌ همواره احترام به بزرگ‌ترها، به‌ویژه افراد سال‌خورده از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و از جمله مهم‌ترین اصول آداب معاشرت به حساب می‌آید. این سنت ارزشمند ریشه در باورهای ملی مذهبی مردم دارد و حتی در اشعار فارسی و ضرب‌المثل‌های ایرانی نیز ریشه دوانده است.

ایرانیان همچنان در مناسبت‌ها و روزهای مهم سال، برای ادای احترام به دیدار بزرگ‌ترها می‌روند، نزد آن‌ها مراقب رفتار و اعمال خود هستند و آداب معاشرت را بیش از پیش رعایت می‌کنند، هنگام غذا خوردن، پیش از بزرگ‌ترهای مجلس دست به غذا نمی‌زنند و هنگام ورود به مکانی، پس از بزرگ‌ترها وارد می‌شوند؛ تمام این رفتارها، به‌دلیل احترامی است که برای افراد مسن یا بزرگ‌تر از خود قائل هستند.

ایرانیان باستان اولین مردم جهان به شمار می‌رفتند که روز مشخصی در سال را برای گرامیداشت افراد سال‌خورده تعیین کرده بودند

به عقیده برخی محققان، ایرانیان باستان نخستین مردمی به شمار می‌رفتند که روز مشخصی در سال را برای تکریم و احترام به بزرگ‌ترها تعیین کرده بودند. آن‌ها بیش از ۳,۰۰۰ سال پیش، روز ۲۵ شهریورماه را که «اشیش وانگ» (Ashish vangh) نام داشت، تحت عنوان روز رحمت خدا، اخلاقیات، معنویات و روان پاک انتخاب کردند. پس از انقراض ساسانیان، مراسم روز احترام به بزرگ‌ترها در دیدار روز اول نوروز ادغام شد و آیین ۲۵ شهریور در گذر زمان رنگ باخت و به فراموشی سپرده شد.

پشت نکردن به دیگران

دور همی محترمانه ایرانیان

برخی از رفتارهای مودبانه ایرانیان شاید برای سایر اقوام کمی عجیب به نظر برسد؛ اما در میان مردم ایران مهم و حائز اهمیت است. پشت نکردن به دیگران از جمله این رفتار‌ها به شمار می‌رود که مردم ایران حتی هنگام سوار شدن به تاکسی و آسانسور نیز آن را فراموش نمی‌کنند. رعایت این نوع از آداب معاشرت، در نگارگری‌ها و تصاویر قدیمی از ایران‌زمین نیز به چشم می‌خورد؛ بر اساس این اسناد مصور، ایرانیان همواره به‌صورت گرد در مجالس و مهمانی‌ها می‌نشستند تا پشتشان به یکدیگر نباشد و احترام همه افراد حاضر در مجلس حفظ شود.

در فرهنگ ایرانی،‌ هرگز پذیرفته نیست که شخصی تعمدا پشت به دیگری بنشیند؛ اما در شرایط خاص و اجباری چون تاکسی یا اتوبوس، معمولا فرد با عذرخواهی از افرادی که پشت سر او قرار دارند و ادای جمله‌ای مشابه «ببخشید پشتم به شما است» سر جای خود می‌نشیند. افراد پشت سر نیز با جملاتی چون «راحت باشید» یا ضرب‌المثل «گل پشت و رو ندارد» پاسخ ادای احترام وی را می‌دهند.

خالی برنگرداندن ظرف همسایه

پر کردن ظرف همسایه

 

در گذشته‌های نه چندان دور ایران‌زمین که همسایه‌ها روابط اجتماعی صمیمانه‌تری با هم داشتند، به اصطلاح «کاسه همسایه کردن» مرسوم بود و اهل محل از یکدیگر غافل نمی‌شدند. اگر شخصی غذایی می‌پخت که عطر و بوی آن در محله می‌پیچید، حتما یک ظرف نیز نصیب همسایه می‌شد. دیگری، دیگ آش بار می‌گذاشت و تمام همسایه‌ها را مهمان کاسه‌ای آش داغ و خوشمزه می‌کرد.

همسایه نیز در مقابل، غذایی می‌پخت، ظرف پیشکشی را مجدد پر می‌کرد و به درب منزل همسایه خویش می‌‌برد. آن‌کس که توان یا فرصت پخت‌وپز را نداشت، مقداری نقل، شاخه نبات، میوه نوبرانه یا چند شاخه گل سرخ معطر که از حیاط خانه می‌چید را داخل ظرف تمیز همسایه می‌گذاشت و با تشکر از محبتش، به وی تحویل می‌داد.

این روزها،‌ ظروف یک‌بار مصرف جایگزین ظرف‌های چینی زیبا شدند و مردم تنها در مناسبت‌های خاص چون خیرات یا نذری، غذا به خانه همسایه می‌برند؛ اما هنوز در گوشه‌‌وکنار ایران، رسم زیبای پر کردن ظرف همسایه نفس می‌کشد. این رسم علاوه بر ابراز محبت و دوستی، نوعی آداب معاشرت ایرانی نیز به حساب می‌آید که با وجود کم‌رنگ شدن، همچنان بسیاری به آن پایبند هستند؛ چراکه خالی برگرداندن ظرف همسایه در فرهنگ ایرانی، دور از ادب به نظر می‌رسد.

تعارف کردن

تعارف کردن هنگام ورود

 

تعارف کردن را می‌توان پیچیده‌ترین الگوی آداب معاشرت ایرانی به حساب آورد که برای اغلب مهمانان خارجی، عجیب و غیرقابل‌باور به نظر می‌رسد؛ اما ایرانی‌ها آن را نشانه ادب و احترام می‌دانند و تقریبا در تمام بخش‌های زندگی خود، این رفتار مرسوم را فراموش نمی‌کنند. فرهنگ تعارف کردن در ضرب‌المثل‌های ایرانی نیز ریشه دوانده است و مردم با مثل‌هایی چون «تعارف آمد نیامد دارد» یا اصطلاح «تعارف شاه عبدالعظیمی» به‌خوبی آشنایی دارند.

«ویلیام بیمن» انسان‌شناس آمریکایی، تعارف را در کتاب خود این‌گونه معرفی می‌کند:

بر اندیشه و رفتار ایرانی‌ها نوعی تقابل بیرون و درون حاکم است که حفظ ظاهر را به یکی از بنیادی‌ترین رفتارهای آن‌ها تبدیل کرده است.

مردم ایران هنگام دریافت پول برای ارائه خدمات، زمان دریافت وسیله‌ای شخصی که به دیگری امانت داده بودند و موارد مشابه، از عبارت «قابل شما را ندارد» استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید در نظر غیر ایرانیان به بخشیدن یا ارائه خدمات رایگان تعبیر شود؛ اما فقط یک ایرانی است که معنای تعارف یا به عبارتی «احترام اغراق‌آمیز» را درک می‌کند؛ چراکه ایرانیان دریافت سریع پول یا وسیله شخصی امانت داده شده را امری ناپسند می‌دانند و به نشانه شرم، از گرفتن آن در مرتبه نخست امتناع می‌کنند.

رسم تعارف حتی هنگام نشستن، ورود یا گذر از مکانی مشخص نیز انجام می‌گیرد و مردم به نشانه احترام و با ادای جملاتی محترمانه، سعی می‌کنند که پس از افراد دیگر این اعمال را انجام دهند. در واقع، ایرانیان با انجام تعارف، رفتاری ورای خواسته اصلی خود انجام می‌دهند تا تنها به طرف مقابل احترام گذاشته باشند؛ برای مثال، دعوت می‌کنند بی‌آنکه واقعا نیت و شرایط پذیرش مهمان داشته باشند، خواسته‌ای را می‌پذیرند که در واقع، خواهان آن نیستند یا پیشکش طرف مقابل را رد می‌کنند؛ در حالی که خواهان پذیرش آن هستند.

«مادام کارلا سرنا» جهانگرد اروپایی که در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار به ایران سفر کرده بود، درباره فرهنگ تعارف ایرانی در سفرنامه خود چنین نوشت:

عباراتی که ایرانیان به‌عنوان تعارف و ادای قرابت به کار می‌برند، هم چاپلوسانه و هم اغراق‌آمیز است و یکی از مشخصات خاص ایرانی‌ها است. اولین جملات خوشامدگویی چنین است که «شما به منزل خودتان تشریف آورده‌اید» یا «آنجا متعلق به جنابعالی است، بنده سرایدار خانه و در خدمت جنابعالی هستم»؛ اما اگر کسی که خطاب به او چنین جملات خاضعانه و محبت‌آمیز گفته‌ می‌شود، بخواهد آن‌‌ تعارفات را جدی تلقی کند، به‌‌زودی خواهد فهمید که سرش کلاه رفته است.

قطع نکردن سخن دیگران

گفتگوی دو نفره

قطع کردن حرف دیگران در آداب معاشرت ایرانی پذیرفته نیست و نوعی بی‌احترامی تلقی می‌شود. این امر می‌تواند روابط فردی را خدشه‌دار کند و به گوینده احساس ناخوشایندی از برقراری ارتباط بدهد؛ چراکه او حس می‌کند فرد مقابل، نه‌تنها شنوده خوبی نیست، بلکه احترامی نیز برای گوینده قائل نمی‌شود. از سوی دیگر، پریدن میان کلام دیگران، نشانه اندیشه و گفتار خام است؛ چراکه فرد بی تامل و با شتاب در جواب دادن، زبان می‌گشاید و معمولا نتیجه خوبی نیز از این رفتار کسب نخواهد کرد.

آداب سخن گفتن و احترام به دیگران نیز چون دیگر رسوم کهن، ریشه در ایران باستان دارد. چنانچه «استاد فریدون جنیدی» شاهنامه‌پژوه، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران در ‌این‌باره می‌گوید:

در جنگ رستم و اسفندیار که حدود ۲,۸۰۰ سال پیش اتفاق افتاد، وقتی رستم صحبتش تمام می‌شود، اسفندیار می‌گوید «بمان»؛ یعنی اجازه بده.

بمان تا بگویم هر آن را که هست / یکی گر دروغ است بنمای دست

یعنی دستت را بلند کن؛ وسط صحبت من می‌خواهی وارد بشوی، دستت را بلند کن. ما چنین کشوری هستیم که متاسفانه از آن دور افتاده‌ایم. این خیلی مهم است که ۲,۸۰۰ سال پیش، باید برای وارد شدن به سخن دیگری، کف دستت را نشان بدهی.

عجیب‌ترین آداب و رسوم ایران

بشکن زدن و کل کشیدن

بشکن زدن

 

در سنت و فرهنگ ایرانی، رفتارهایی وجود دارد که برای برخی از غیر ایرانیان عجیب‌وغریب و جالب‌توجه است. بشکن زدن و کل کشیدن در هنگام جشن و شادی از جمله این رفتارها به شمار می‌رود که فارغ از عجیب بودن برای برخی از غیر ایرانیان، توجه کارشناسان فرهنگی را نیز به خود جلب کرده است. از این جهت، بشکن زدن به‌عنوان یک حرکت فرهنگی اصیل و به عبارت بهتر، میراث فرهنگی ایرانی در سال ۲۰۰۹ میلادی در سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسید.

کل کشیدن یا هلهله که علاوه بر ایرانیان در میان اعراب و هندوها نیز رواج دارد، صدای بلندی است که زنان در زمان شادی به گوش دیگران می‌رسانند. وسعت صدا و ناگهانی این عمل در مراسمی چون عروسی، موجب تعجب و گاهی وحشت گردشگر خارجی می‌شود. هرچند از خاستگاه این آیین اطلاعات زیادی در دست نیست، اغلب پژوهشگران آن را سنتی باستانی و منتسب به خدایان می‌دانند.

اسپند دود کردن

اسپند دود کردن

 

اسپند دود کردن از جمله سنت‌هایی است که برای برخی از غیر ایرانیان عجیب به نظر می‌رسد؛ اما این سنت فرهنگی علاوه بر ایران در کشورهایی چون ترکیه، سوریه، عراق، عربستان، اردن و مراکش نیز رواج دارد. این رسم در میان معتقدان، برای محافظت از چشم‌زخم مورد استفاده قرار می‌گیرد و در مراسم‌های مهمی چون عروسی، جدی‌تر به آن پرداخته می‌شود.

برخی نیز معتقدند که گیاه اسپند به‌دلیل خاصیت ضد‌میکروبی، می‌تواند محیط را ضدعفونی کند. علاوه بر دود اسپند، آویز دانه‌های اسپند به‌شکل یک جنس تزیینی نیز در ایران و ترکیه همچنان مرسوم است و اغلب برای رهایی از چشم بد، آن را می‌سازند و آویزان می‌کنند.

آیین دود کردن اسپند به گواه تاریخ، قدمت بسیاری در ایران و به‌ویژه در خراسان دارد و فارغ از علت انجام کار، مردم به آن مبادرت می‌ورزیدند. بر این اساس، بیش از نیم قرن پیش، زنان گنابادی صبح زود اسپند بر آتش می‌ریختند و آتش آن را در ورودی خانه می‌گذاشتند.

همچنین مراسمی به نام «برات» در گناباد و سایر مناطق خراسان وجود دارد که مردم به یاد رفتگان بر مزار آن‌ها حاضر می‌شوند. در واقع، این آیین کهن در ایران باستان، جشنی برای گرامیداشت مردگان به شمار می‌رفت که به مرور با باورهای اسلامی آمیخته شد و در روزگار کنونی، همچنان در خراسان اجرا می‌شود.

مردم در مراسم برات علاوه بر روشن کردن چراغ و طلب خیر برای روح درگذشتگان، رزق‌وروزی خود و سرنوشت نیک در دنیا و آخرت را نیز آرزو دارند. آن‌ها اسپند آتش می‌زنند، بر آن نمک می‌پاشند و شعر مخصوصی را زمزمه می‌کنند. گفته می‌شود که آیین کهن اسپند دود کردن و نمک پاشیدن در برات نیز به نیت رفع چشم‌زخم انجام می‌گیرد.

آب ریختن پشت سر مسافر

کاسه آب بدرقه مسافران

 

آب در فرهنگ ایرانی بسیار مقدس است و ایرانیان باستان حرمت ویژه‌ای برای آن قائل بودند. آن‌ها برای حفظ احترام و پاکی آب، حتی دست و روی خود را در آب نمی‌شستند. «ایزد آناهیتا» ایزدبانوی آب‌ها شناخته می‌شد و در اوستا نیز دو یشت (آبان یشت و تیشتر یشت) به ایزد آب و باران اختصاص دارد.

آب ریختن پشت سر مسافر نیز ریشه در باور ایرانیان باستان به الهه آب‌ها دارد. بر اساس این باور، زمانی که سپاهیان ایران به جنگ می‌رفتند، مردم از الهه آب‌ها می‌خواستند که محافظ آن‌ها باشد و به سلامت از سفر برگردند. نقل قول‌های دیگری نیز درباره فلسفه آب ریختن پشت مسافر وجود دارد که همه آن‌ها بر حفاظت آب از مسافران دلالت می‌کند.

سنت کهن «آب ریختن پشت مسافر» تا به امروز نیز در میان بسیاری از مردم پا بر جا است و برخی همچنان اعتقاد دارند که «آب روشنی است» و این روشنی و پاکی متبرک را همراه مسافران می‌کنند تا سلامت آن‌ها به‌نوعی تضمین شود. این رسم دیرینه شاید برای برخی از خارجی‌ها عجیب باشد؛ اما علاوه بر ایران، در برخی از کشورهای همسایه نیز انجام می‌گیرد.

قند ساییدن بر سر عروس و داماد

عقد کنان و قند ساییدن بر سر عروس و داماد

 

ساییدن دو کله قند کوچک بر سر عروس و داماد، رسمی است که در کشورهای معدودی از جمله ایران انجام می‌گیرد؛ از این جهت، اگر فرد غیرایرانی در مجلس حضور داشته باشد، از ریختن خاکه قند روی سر عروس و داماد قطعا تعجب خواهد کرد. ایرانی‌ها اما از روزگار دور رسم داشتند که به نیت بارش شادی و شیرینی در زندگی مشترک، هنگام خواندن خطبه عقد، قند بر سر زوج جوان بسایند.

برای این منظور، دو کله قند یک شکل و یک اندازه انتخاب می‌کنند؛ چراکه عروس و داماد هر دو به یک اندازه مسئول شیرین کردن زندگی هستند. معمولا زن‌های جوان مجلس برای این کار داوطلب می‌شوند که ریشه در آیین زرتشتی و مراسم عقد سنتی ایرانی دارد.

به عقیده زرتشتیان، سه الهه بزرگ کائنات سپندارمذ (الهه مادر زمین)، آناهیتا (الهه آب و نعمت) و میترا (الهه عشق، مهر و دوستی) هنگام خواندن خطبه عقد در مراسم حضور دارند. ازاین‌رو، سه بانوی جوان به نیابت از آن‌ها بالای سر عروس و داماد قرار می‌گیرند و آرزوی شیرینی زندگی را با ساییدن قند به آن‌ها هدیه می‌دهند.

جشن گرفتن تولد و مناسبت‌ها در شب قبل

مراسم جشن شب تولد

 

جشن گرفتن تولد در تمام نقاط جهان مرسوم است و اغلب ملل دنیا، سالروز تولد را جشن می‌گیرند. در مقابل و در فرهنگ عامه ایران، مردم رسم دارند که این جشن را شب هنگام برگزار کنند. هرچند در باور فرهنگی برخی از مردم دنیا، تبریک تولد پیش از سالروز آن امری ناپسند و به عبارتی بدشگون است، ایرانی‌ها از روی عادت یا فرهنگی جا افتاده، نه‌تنها جشن تولد را معمولا در شب میلاد برگزار می‌کنند، بلکه سایر مراسم مهم چون عروسی یا سالگرد عقد را نیز در شب جشن می‌گیرند.

نکته جالب‌توجه در این میان، پرچمداری ایرانیان در برگزاری جشن تولد است. به گواه تاریخ، این جشن در گذشته‌های دور بیشتر به افراد مهمی چون پادشاهان، بزرگان و سران قبایل اختصاص داشت و به جهت احترام به آنان انجام می‌گرفت. «هرودوت» مورخ یونانی دراین‌باره نوشته است:

در میان همه روزهای سال، روزی که بیش از همه توسط ایرانیان جشن گرفته می‌شود، زادروز آنان است.

نذری دادن

شله زرد نذری

 

فرهنگ نذری دادن نه‌تنها در میان ایرانیان، بلکه در میان دیگر ملل دنیا نیز مرسوم است. این مراسم ریشه در باورهای اعتقادی افراد دارد و هر قومی بنا بر مذهب، آیین و اعتقاد خود، به جهت دفع بلا و بر آورده شدن نیاز به نذر توسل می‌جوید. در واقع، از زمانی که انسان مرزی میان پاکی و ناپاکی یا تقدس و پلیدی قائل شد، برای رهایی از پلیدی و ناپاکی به نیروهای مقدس و پاک روی آورد و فرهنگ نذر بر اساس این باور کهن، شکل گرفت.

با وجود اینکه سنت نذر چنانچه ذکر شد، در میان پیروان تمام ادیان رواج دارد و به اشکال مختلف انجام می‌گیرد، در ایران علاوه بر کارکرد اجتماعی، به فرهنگ ملی مذهبی مردم تبدیل شده است. ازاین‌رو، شاید رسم نذری ایرانیان در نگاه مهمانان خارجی، کمی عجیب و جالب‌توجه به نظر برسد. به‌ویژه در ماه محرم که در گوشه و کنار شهر و روستا، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های بسیاری به نیت نذری یافت می‌شود و این امر، برخی از مهمانان خارجی را (از پخش گسترده غذای رایگان در سطح شهر) حیرت زده می‌کند.

قدمت نذری دادن ایرانی‌ها به پیش از ظهور اسلام، زمان حکومت ساسانی و برگزاری آیین‌های دین زرتشتی بر می‌گردد

پیشینه سنت نذری دادن ایرانی‌ها را برخلاف تصور، نباید در زمان ظهور اسلام و گسترش آیین‌های مذهبی جست‌و‌جو کرد؛ چراکه بر اساس اسناد و مدارک موجود، ردپای نذری دادن ایرانیان به عصر ساسانی می‌رسد. دین رسمی آن روزگار «زرتشتی» بود و مردم با طبخ و پخش خوراکی به استقبال مراسم و اعیاد مذهبی خود می‌رفتند؛ سنتی که همچنان در میان زرتشتیان رواج دارد.

آیین نذری دادن در دوره اسلامی نیز ادامه پیدا کرد؛ اما اطلاعات زیادی تا پیش از دوران صفویه در دست نیست. بنا به گفته‌های موجود، غذای مرسوم نذری در عصر صفویه ترکیبی از برنج و گوشت و ادویه بود و طبخ و پخش «نذری پلو» به قشر متمول جامعه اختصاص داشت که توان خرید برنج و گوشت را داشتند. نذرهای ساده‌تری چون نذر نان و ماست (به مقدار قطعی سه کیلو نان و سه کیلو ماست) نیز از نذری‌های مرسوم در روز تاسوعا به شمار می‌رفت. گفته می‌شود که پخش غذای نذری در عصر صفوی، آداب و اصولی داشت و به سه شکل انجام می‌گرفت:

  • اول: تقسیم غذا بین مردمی که از قبل ظرف هایشان را به خانه نذری دهنده فرستاده بودند.
  • دوم: بین فقرا و نیازمندان پخش می‌شد.
  • سوم: بخشی هم بین آن‌ها که جلوی در خانه ایستاده بودند.

بنا بر شواهد موجود، نذری شله زرد که امروزه نیز محبوبیت بالایی دارد، یادگار عصر قاجاریه در فرهنگ عزاداری است. شهرت آش نذری ناصرالدین شاه قاجار (آش ییلاقی) نیز در تاریخ به ثبت رسیده است. بر این اساس، برخی معتقدند که مادر شاه به نیت برقراری و دوام سلطنت وی،‌ نذر آش کرده بود؛ پس هر ساله در روز اربعین، دیگ آش نذری را در حیاط قصر بار می‌گذاشتند و شخص شاه نیز پای دیگ حاضر می‌شد و محتویات آن را هم می‌زد.

سفره نذری

 

پهن کردن انواع سفره نذری نیز در میان ایرانیان از گذشته تا به امروز مرسوم بوده است. این آیین جزو فرهنگ عامه مردم به حساب می‌آید و از آنجایی که بین زنان عمومیت بیشتری دارد، می‌توان آن را مجلس دعای زنانه نام گذاشت. ریشه آیین سفره‌های نذری را نیز چون اغلب رسوم ایرانی باید در دوران باستان جست‌و‌جو کرد.

بنا بر برخی مستندات موجود و دیدگاه صاحب‌نظرانی چون «ویل دورانت» پیدایش سفره‌های نذری به نخستین روزهای تمدن بشری، آغاز کشت گندم و جو و پخت نان بر می‌گردد. سفره‌های ایرانی مرکز وحدت اعضای خانواده و نمادی از مزارعی محسوب می‌شد که زنان عهده‌دار کشت گندم در آن بودند. به عقیده مورخان، زنان زمین‌های کشاورزی و باغ‌های خود را با استمداد از نیروهای ماوراءالطبیعه ایزدبانوها اداره می‌کردند و الهه‌های مادر زمین و آب و باران مشگل‌گشای آن‌ها بودند.

از سوی دیگر، حس نگرانی زنان نسبت به خانواده و اعتقاد به محافظت از اطرافیان، آنان را به استمداد از ایزدبانوان دعوت می‌کرد؛ ازاین‌رو از الهه‌های خود می‌خواستند که حافظ و نگهدار خانواده و بچه‌های‌ آن‌ها باشند و در مقابل، با تبدیل گندم و جو به نان، کاچی،‌ حلوا و رشته و پهن کردن سفره‌ای متشکل از این خوراکی‌ها به مراد خود می‌رسیدند. این باورهای کهن ادامه پیدا کرد و با ورود اسلام به ایران در اعتقادات مذهبی مردم ادغام شد.

عناصر داستانی دخیل در سفره‌هایی چون بی‌بی سه‌شنبه و بی‌بی نور و نوع خوراکی این سفره‌ها به سنت شفاهی هر منطقه و باورهای محلی افراد پیوند خورده است

زنان به نیت حل مشکلات و برآورده شدن حاجات، سفره‌هایی چون بی‌بی سه‌شنبه، بی‌بی حور و بی‌بی نور پهن می‌کردند و برای هریک آداب مخصوصی داشتند. عناصر داستانی دخیل در این سفره‌ها نیز بر اساس فرهنگ و باورهای محلی مناطق مختلف کشور، متفاوت از یکدیگر بود و هرکس قصه‌ای برای پهن کردن سفره خود داشت. برای مثال و به زعم برخی از افراد، بی‌بی سه‌شنبه بانوی نیکوکاری معرفی می‌شود که در روز سه‌شنبه‌ای به دنیا آمد، در سه‌شنبه دیگری ازدواج کرد و در سه‌شنبه آخر از دنیا رفت. پس زنان غروب یک روز سه‌شنبه در گوشه‌ای از خانه سفره‌ای به نیت او پهن می‌کنند و معتقدند که مردان نباید از آن سفره چیزی بخورند. غذای سفره نیز با سنت شفاهی هر ناحیه و باور صاحب نذر متغیر خواهد بود؛ اما اصل بر سادگی است تا شرایط سخت زندگی صاحب سفره (بی‌بی) را تداعی کند.

امروزه سفره‌های نذری متعددی با عناوین مختلف در کشور مرسوم است که سفره حضرت زهرا (س)، سفره امام حسن(ع)، سفره حضرت ابوالفضل (ع)، سفره حضرت رقیه (ع) و سفره امام زمان (عج) از جمله این سفره‌ها به شمار می‌رود. خوراکی که در هر سفره نذری قرار می‌گیرد، معمولا با دیگری متفاوت است و اغلب به‌صورت ساده و محقرانه و با کاسه‌ای آش، ظرفی نان و حلوا یا نان و خرما برگزار می‌شود.

در این میان، سفره حضرت ابوالفضل را نذری تجملاتی و پر خرج معرفی می‌کنند که انواع غذا چون عدس پلو، آش رشته، حلوا و خرما، نان و پنیر و سبزی، میوه و شیرینی و آجیل مشکل‌گشا در آن به چشم می‌خورد. معمولا این سفره به نیت‌های مختلف پهن می‌شود و به جهت مشگل‌گشا بودن و برآورده شدن حوائج، بین مردم محبوبیت بالایی دارد.

مهمانان از غذاهای سفره نذری حضرت ابوالفضل (ع) به نیت تبرک بر می‌دارند و با خود به خانه می‌برند تا همه اعضای خانواده در آن سهیم شوند. برخی نیز کمی از آجیل مشگل‌گشا را به اصطلاح گرو می‌گیرند و نذر می‌کنند تا در صورت برآورده شدن حاجت‌شان، خود چند بسته آجیل مشگل‌گشا آماده و بین مردم پخش کنند.

قوری و فنجان گل سرخی ایرانی

 

آداب و رسوم ایرانی فهرست بلند بالایی از سنت‌های ملی مشترک و رسوم قومی قبیله‌ای را در بر می‌گیرد که یاد کردن از همه آن‌ها در مطلبی کوتاه امکان‌پذیر نیست.

بیشتر بخوانید:

بررسی میزان نوع‌دوستی در ملت‌های مختلف

در مورد جشن چهلم نوروز بیشتر بدانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *