سریال سیلو بی شک یکی از تاثیرگذارترین سریال های سال بود که پس از انتشار طرفداران پروپاقرص زیادی پیدا کرد و نمره ۸.۱ را در IMDB به ثبت رساند.
در این مطلب با چند نظریه جالب درباره این سریال پرداخت که نظر شمارا نسبت به آینده این سریال تغییر می دهند؛ پس تا انتها با توریسم اینترنشنال همراه باشید.
۱- چرا هیچ کس نباید به ذرهبین قوی دسترسی داشته باشد؟
از جزئیات کوچک شروع میکنیم. یکی از مهمترین سرنخهایی که سریال تاکنون به ما داده، چیزی نیست جز اینکه سازمان قضایی بهشدت از هر نوع ذرهبین قدرتمند میترسد. نهتنها ما در فلشبک دیدیم که دستگاه میکروسکوپمانند ساختهشده توسط مادر جولیت به شکل وحشیانه توسط سازمان Judicial نابود شد، بلکه در اپیزود پنجم مارتا به جولیت گفت: «یکی از اسرار بزرگ The Pact این است که بزرگنمایی بیشتر از حد مشخصشده را ممنوع میکند». مگر در قسمت ۱ سریال ندیدیم که آلیسون دقیقا به کمک ذرهبین، عبارت روی هارد را خواند و به فایلها دسترسی پیدا کرد؟
خیلیها بر این اساس احتمال میدهند در گوشه به گوشهی سیلو اطلاعات زیادی در رابطه با گذشته و دلایل ساخت آن ثبت شده باشد؛ در قالب نوشتههایی با فونت بسیار کوچک. حتی این تئوری مطرح است که شاید اگر آدمها با ابزار بزرگنماییکننده به هر تصویر از بیرون و مثلا ستارههای آسمان شب نگاه کنند، به اطلاعات خاصی پی ببرند یا بفهمند تصاویر اصلا واقعی نیستند.
۲- طبقهبندیها برنامهریزیشده هستند
شاید آدمها بهصورت رندوم در طبقات مختلف سیلو پخش نشده باشند. یک تئوری وجود دارد که میگوید آدمهایی ساکن طبقات پایینی هستند که اجدادشان بیشتر در انقلاب شکستخوردهی سیلو نقش داشتند.
طی گفتوگوی شرلی و مارتا، یک نقل قول از شخصیت ناکس را شنیدیم که باتوجهبه آن ظاهرا عدهای از ساکنین طبقات آخر انتظار دارند که بهخاطر انقلاب مورد مجازات قرار بگیرند. امکان دارد ساختار طبقاتی سیلو مبتنی بر این باشد که اجداد کدام افراد جزو انقلابیها بودند و اجداد کدام افراد تا آخر پای سیلو ایستادند. جالب اینجا است که ما اسم شرلی را روی یکی از پروندههایی میبینیم که جولیت در محفظهی پنهان اتاق رابرت سیمز پیدا میکند. آیا پاییننشینها اطمینان دارند که درهرصورت مدام از سوی سازمان قضایی مورد حمله و مجازات قرار میگیرند و در نتیجه مشغول کار روی انقلاب بعدی هستند؟
۳- سازمان Judicial هم خدمتکار است
برخی از دیالوگهای سریال Silo به شکل شیرینی حاوی جزئیاتی هستند که سوالات بیشتری را به وجود میآورند. مثلا شنیدیم که رابرت سیمز به گلوریا گفت: «ما باید ببریم».
اول میپرسیم «ما» دقیقا به اعضای چه گروهی اشاره دارد؟ اهالی سایلو، بالانشینها یا سازمان قضایی؟ شاید هم یک تیم اختصاصی و قدرتمند که کمتر کسی اسم دقیق آن را میداند و سیمز یکی از معدود اعضای ارشد آن است.
ولی مهمترین نکتهی این جملهی کوتاه، نوع بیان سیمز است که به ضرورت پیروزی اشاره دارد. وی که حالا میدانیم مثل خیلیهای دیگر باید در اصل در خدمت برنارد باشد، بهگونهای حرف میزند که انگار همهی محافظان ویژهی سیلو هم در اصل باید به یک سیستم بسیار بزرگتر جواب پس بدهند.
۴- احتمال به پا خاستن مردم سیلو
کمکم میتوانیم باتوجهبه نشانههای مختلفی که در طول سریال به چشم میآیند، راجع به پایانبندی فصل اول گمانهزنی کنیم. ما تاکنون ریاکشنهای منفی برخی از مردم سیلو از طیفهای مختلف به خشونت و جنایتهای سازمان قضایی را دیدهایم. همچنین دیدیم که شخصیتها دارند به رازهای مهمی مثل دوربینهای پشت آینه پی میبرند؛ رازهایی که فاش شدن آنها میتواند نظر خیلیها راجع به سازمان Judicial را تغییر دهد. حتی شنیدیم که زن پل بیلینگز به او گفت عدهای باور دارند کارهای جولیت، شرایط را برای انقلاب جدید مهیا میکند.
در همین حین سریال روی ترس شخصیت لوکاس مانور میدهد؛ همینطور روی اینکه ترسو بودن او، خودش را هم از درون میخورد. کنجکاوی لوکاس دربارهی این جهان، توسط ترس تا حد زیادی خفه شده است. وقتی این نوع از زمینهچینی در داستان وجود دارد، معمولا نویسنده بهدنبال آماده کردن یک شخصیت برای لحظهی انفجار است؛ لحظهای که او بتواند قوس شخصیتی خود را در آن کامل کند و مثلا دست از ترس بردارد.
این وسط بهلطف تریلر میدانیم که جستوجوهای سازمان قضایی برای پیدا کردن جولیت ادامه دارد و وی ظاهرا بالاخره به فایلهای داخل هارد دسترسی پیدا میکند. در این وضعیت منطقی به نظر میرسد که تعداد بیشتری از مردم از همهچیز خبردار شوند و در آخر فصل یا شاهد شروع جدی انقلاب علیه سازمان قضایی باشیم یا حداقل در آستانهی آغاز آن قرار بگیریم.
۵- زمان یک دایره تخت است
مهمترین نکته در تمدید سریال Silo برای فصل دوم، تایید بزرگی داستان است. این قصه انقدر گسترده به نظر میرسد که شاید نتواند تا آخر فقط به دعواهای داخل سیلو محدود شود. در نتیجه انتظار میرود که طی فصل دوم شاهد پرداخت جدیتر به دنیای بیرون باشیم. ولی واقعا بیرون از سیلو چه خبر است؟
یک تئوری سیاه وجود دارد که میگوید سریال دربارهی تکرار اشتباهات و جنایات آدمهای مختلف توسط نسلهای گوناگون است. ما وقوع اتفاقات داستانی شبیه به هم در جهان سریال Silo را در قالب شباهت بعضی از فلشبکها به رخدادهای فعلی مشاهده کردهایم.
تئوری بدبینانه میگوید ۱۴۰ سال پیش، انقلابیها شکست نخوردند. بلکه پیروز شدند. در حقیقت این تئوری توضیح میدهد که انقلابیها اشخاصی بودند که میخواستند جلوی بیرون رفتن سایر افراد را بگیرند. پس پیروز شدند و اطلاعات قبلی دربارهی جهان را پاک کردند تا خیال بیرون رفتن اصلا به سر نسلهای بعدی نزند.
این فرضیه توضیح میدهد که آنها قوانین جدید به همراه تاریخ جایگزین را نوشتند و کاری کردند که مدتها همه گرفتار زندگی در سیلو باشند. ماجرا در صورتی سیاهتر میشود که در بلندمدت، جولیت و همراهان او هم در انقلاب خودشان پیروز شوند، اما تصمیم بگیرند یکسری رازها دربارهی جهان بیرون را پنهان کنند؛ تا خیال بر هم زدن نظم جدید، به سر کسی نزند.
۶- لباس محافظ، آدمها را میکشد
قبل از اینکه جلوتر برویم، باید تاکید کنم که این مقاله بدون خواندن داستانهای منبع اقتباس سریال Silo نوشته شده است. پس اینجا واقعا با تئوریپردازی مواجه میشوید؛ نه اسپویل.
با اتفاقی که برای کلانتر افتاد، کم نیستند تماشاگرهایی که فکر میکنند دنیای بیرون مشکلی ندارد. به نظر آنها دلیل مرگ هر کسی که بیرون میرود، تنفس سم موجود در محفظهی هوای لباس است. قبل از اینکه بگویید کلانتر کلاه لباس محافظ را درآورد، تئوری میگوید این سم انقدر قوی است که چند ثانیه تنفس آن، مرگ را تضمین میکند. پس شاید اگر کسی بدون لباس محافظ به بیرون برود، مشکلی برای او پیش نیاید. بالاخره ما دیدیم که دنیای بیرون سرسبز است. حتی وقتی ژنراتور اصلی خاموش شد، یک لحظه تصویر سرسبز بیرون مثل یک گلیچ به چشم آمد.
۷- سیلو در دل سیلو
شاید سیلو کیلومترها زیر زمین دفن شده است و اصلا نزدیک سطح زمین نیست. شاید مکانی که بهعنوان «محیط بیرون» به مردم نشان داده میشود، صرفا بخشی از سیلوی بزرگتری است که سیلو در آن قرار دارد. براساس این تئوری، سیلو بر پایهی دو لایه دروغ اساسی به وجود آمد.
اولین لایهی دروغ به مردم میگوید محیط بیرون یک جهنم ترسناک است. همین تصور وحشتناک به خودی خود خیلیها را سر جایشان مینشاند. آن چند نفری هم که از هر چند وقت یک بار پیدا میشوند و به بیرون میروند، قدم به یک محیط مصنوعی دیگر میگذارند که صرفا زیبا به نظر میرسد. آنها به خیال خودشان به امید اینکه زیبایی این محیط مصنوعی را به مردم داخل سیلو نشان دهند، دوربین را تمیز میکنند و اینگونه دروغ اول تقویت میشود. خود آنها هم که به سرعت در دروغ دوم میمیرند و بهخاطر سم، هیچوقت به تپه نمیرسند تا دیوارهای سیلوی بزرگتر را مشاهده کنند. پوچگرایانه، موذیانه و متاسفانه قوی.