د٫ مهر ۲۳ام, ۱۴۰۳

میراث فرهنگی را فرزند ناخوانده ندانید

چند هفته‌ای از وزارت جناب ضرغامی بر وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گذشته است، کسی که شاید شناخته شده ترین وزیر کابینه دولت سیزدهم محسوب می‌شد و با توجه به سوابق ایشان پیشینه‌ای فرهنگی دارند.

به گزارش توریسم اینترنشنال، چند هفته‌ای از وزارت جناب ضرغامی بر وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گذشته است، کسی که شاید شناخته شده ترین وزیر کابینه دولت سیزدهم محسوب می‌شد و با توجه به سوابق ایشان پیشینه‌ای فرهنگی دارند و به جای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترجیح داده‌اند بر وزارتی نوپاتر بنشینند که حوزه اختیار مشخص‌تری دارد و می‌تواند عملکرد ملموس‌تری هم داشته باشد و از همین رو به نظر می‌آمد که در میان وزرای کمتر آشنای فرهنگی کابینه ایشان می‌تواند لیدر فرهنگی دولت بوده و مشکلات فرا وزارتخانه‌ای این حوزه را حل کند و سبب توجه بیشتر به سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شود و حتی مسائل مغفول مانده وزارتخانه را پس از تبدیل شدن به وزارتخانه حل کند و نشان دهد که چگونه می‌توان میان این سه حوزه موازنه ایجاد کرد و آنها را به هم پیوند زد و با توجه به سابقه حضورشان در عرصه رسانه و مدیریت فرهنگی می‌تواند رویکرد فرهنگی را به این وزارتخانه بازگرداند.

 

اما حالا بعد از چند هفته به گردونه نگاه ساده و همیشگی به این سه گانه بازگشته‌ایم که نتیجه‌اش سیاست زدگی خواهد بود. وزیری که از بدو ورود تنها هم سفره صنوف و نمایندگان عرصه گردشگری شده است بعد از مدت‌ها تنها از دو موزه بازدید کرده است که پی نوشت ایشان و نوع قرائت شأن در بازدید از مجموعه سعدآباد هم رویکردی سیاسی بود و هم اینکه از آن مجموعه وسیع و متنوع روایتی فرهنگی بیان نشد.

 

به یاد آوریم که نخستین کلام ایشان هم در روز رأی اعتماد در مجلس هم به روایتی تاریخی از کتیبه‌ای ساسانی بازمی گشت که باز مواجهه یا کارکرد سیاسی را توقع داشت. در لابلای خبرهای دیگری هم که از ایشان منتشر شد پیشنهادی بود که میراث فرهنگی را از وزارتخانه جدا کنند و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدهند و سازمان حج و زیارت را به وزارت گردشگری بیفزایند. گویی جناب ایشان از سه فرزندش این پسر بزرگ‌تر و هزینه دار را نمی‌خواهد و می‌خواهد معاوضه کند تا از هزینه‌هایش خلاص شود.

 

همه این نشانه‌های رفتاری جناب وزیر نشان آن است که ایشان وزارت را تنها با رویکرد گردشگری پذیرفته‌اند و بیشتر توقع اقتصادی از این حوزه دارند و فرهنگ و میراث فرهنگی را ندیده گرفته‌اند یا چندان برایشان در اولویت نیست، در حالی که برای کشوری چون ایران با سابقه تمدنی بسیار و نقش فرهنگ ایرانی اسلامی آن در سطح جهانی اولویت و اعتبار با میراث فرهنگی است و قانونگذاران نیز در بدو تأسیس سازمان و وزارتخانه نیز این اولویت را در نام‌گذاری نشان داده‌اند و یادمان باشد که در نظام جمهوری اسلامی نیز که فرهنگ و هویت استوار بوده است میراث فرهنگی نقش هویت ساز دارد و بخش عمده‌ای گردشگری در کشورمان نیز معطوف به گردشگری فرهنگی است که باید شاخص‌ها و ارزش‌های فرهنگی آن را در نظر گرفت.

 

اما جناب مهندس ضرغامی گویا از فرهنگ خسته شده‌اند و سختی و شکنندگی میراث فرهنگی را تاب ندارند و ترجیح می‌دهند از آن فاصله بگیرند تا زودتر و سریع‌تر به نتیجه برسند و درگیر حساسیت‌ها و چالش‌های تخصصی آن نشوند.

 

استقبال اولیه از وزیر جدید این روزها در حوزه میراث فرهنگی با دلهره همراه شده است چرا که اگر پیش از این میراثی‌ها با مدارا رفتار می‌کردند تا در هیجانات سیاسی متهم نشوند و بارشان نشکند حالا باید نگران فشارهای اقتصادی و نادیده گرفتن ارزش‌های میراث فرهنگی در روایتی ساده و گذر سطحی باشند در حالی که میراث فرهنگی تنها چهار دیواری سنگی و گلی یا چند کاشی زرین فام و جام طلایی نیست بلکه هویتی است که پیش از هر درآمد و سرمایه گذاری باید پاس داشته شود و حرمتش حفظ شود. اما حفظ حرمت میراث فرهنگی کاری سخت و صعب است که غور در فرهنگ می‌طلبد و جدایی از سیاست و هیجانات سیاسی و مفاهمه‌ای که بعد می‌تواند گردشگری را هم پربار و امری زاینده و فرهنگی سازد.

 

منبع: زندگی آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *