د٫ اردیبهشت ۱۷ام, ۱۴۰۳

چرا صنعت گردشگری ایران بی‌جان است؟

توریسم اینترنشنال؛ توریسم یا گردشگری یکی از ابعاد توسعه در شکل پایدار آن به شمار می رود که هم اثرات مثبت داخلی دارد و هم در حوزه خارجی می تواند اثرگذاری بسزایی داشته باشد؛ در واقع آنچه در حوزه داخلی می تواند به عنوان وابسته و همبسته به سیاست های گردشگری توسط نظام های سیاسی و دولت به ارمغان آید نسبت متناسب و قوام دار آن با موضوع اشتغال و در آمد زایی می باشد. در عرصه سیاست خارجی نیز صنعت توریسم می تواند به عنوان یک بازوی مهم در خدمت اهداف و منافع ملی کشورها باشد. در حقیقت، توریسم و بسترهای ظرفیت وار مبتنی بر آن این قابلیت را دارند که به عنوان بعد نرم افزاری سیاست خارجی عمل کنند و نقش حامل را جهت انتقال اهداف و سهولت دسترسی به آنها داشته باشندبا توجه به اینکه گردشگری به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای رشد اقتصادی و ارزآوری برای کشورها به شمار می رود و یک اسلحه پنهان در حوزه دیپلماسی محسوب می گردد، پرسش این است که چرا در کشور ما این صنعت، بنیه لازم را ندارد و حتی مورد غفلت بوده و متولیان چندان اهمیتی برای آن قائل نیستند؟

در حقیقت این سوال یک سوال همیشگی در این حوزه بوده و علیرغم قدمت چند دهه ای آن و طرح مواردی چون کمبود امکانات رفاهی برای گردشگران، فقدان قوانین و مقررات مرتبط، عدم توجه به آن در تعیین و اولویت بودجه ای، نبود برنامه‌ریزی منظم و استراتژی دقیق برای توسعه صنعت گردشگری، عدم استفاده از ظرفیت‌های بخش خصوصی در این حوزه، ضعف سیستم حمل و نقل هوایی، ریلی و زمینی، عدم امکان سنجی و نادیده گرفتن فرصت ها و ظرفیت های بالفعل و بالقوه کشور در زمینه گردشگری، کمبود نیروی انسانی فعال و آموزش دیده در صنعت گردشگری ایران، زیرساخت های مالی نامناسب برای گردشگران، ضعف در اطلاع رسانی و تبلیغات در زمینه جذب گردشگر و … که سبب شده تا مورد غفلت قرار گیرد باید عنوان کرد که آنچه در عمل مانع اصلی بر سر راه رشد و رونق گردشگری در ایران بوده است فقدان سیاستگذاری و سیاستگذاران آگاه به گردشگری، در این حوزه می باشد(همچنین در توریسم اینترنشنال بخوانید:لطفا صنعت گردشگری کشور را نکُشید!). بطوریکه اگر مدیریت در عرصه صنعت گردشگری در ید اهل و آگاه به آن بود مطمئناً امروز توریسم در کشور ما به عنوان یکی از بخش های توسعه فرهنگی، توسعه اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاست کلان دارای جایگاهی در خور و قابل توجه بود.

واقعیت امر این است که در فقدان وجود سیاستگذاری های منطقی و عملگرایانه در این حوزه به عنوان عامل اصلی در ذیل رشد و ارتقا آن، فقدان زیرساخت های مادی و معنوی گردشگری در کشور در کنار دافعه دیپلماسی و تبلیغات سوء در قالب معرفی ایران(در صورتی که بهترین راه مقابله با ایران‌هراسی تقویت صنعت گردشگری و ترغیب گردشگران برای انتخاب ایران جهت سفرهای توریستی می باشد)، تمام آنچه ظرفیت و قابلیت ایران در حوزه مذکور تعریف می گردد تحت الشعاع قرار گرفته و صنعت گردشگری ایران را نحیف کرده و به حاشیه رانده است.

نویسنده: مصطفی مطهری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *