ایران کشوری مملو از تنوع قومیتی و فرهنگ فولکلور بسیار غنی است که از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال آن با موسیقی های اصیل پیوند دارد؛ چرا باید از فقر گردشگری موسیقی رنج ببرد.
به گزارش توریسم اینترنشنال؛گردشگری موسیقی، صنعتی است که کمتر از آن سخن به میان آمده است و بهندرت در فستیوالها و نمایشگاههای وطنی میتوان سراغی از آن گرفت؛ اما چه بخواهیم و چه نخواهیم، بدون شک موسیقی با فرهنگ و لایههای زیرین جامعه ما عجین شده است. گواه این مدعا را باید در موسیقی نواحی و آیینی جستوجو کرد.
موسیقی که لحظه لحظه آواهای آن برآمده و متاثر از فرهنگ خود است و برای دقایقی روح شنونده را با خود همراه میسازد. موسیقی نواحی در خود حس دارد؛ حسی که نه با بیان بلکه با نتها میتوان آن را درک کرد.
وقتی صحبت از گردشگری و سفر میشود، در نظر اول بازدید از چند مکان تاریخی و طبیعی و سر زدن به بازار به ذهن میآید؛ اما کمتر کسی است که سراغ موسیقی نواحی آن خطه را بگیرد؛ البته در باب این موضوع نیز همه تقصیرها متوجه گردشگران نیست و باید بیش از هر چیز آن را در سیاست مسئولان و متولیان امر جستوجو کرد که از موسیقی نواحی و معرفی آن که میتواند نقطه عطفی برای توسعه گردشگری باشد، غافل شدهاند.
اهمیت گردشگری فرهنگی تا آنجا است که «اسمیت کی. ملانی» یکی از پژوهشگران برجسته این حوزه معتقد است، این نوع از گردشگری از نظر اقتصادی هم برای کشورها سودمند است و هم اینکه در این نوع گردشگری میراث و سنتهای موجود، به بهتر تصویر کشیدن موقعیت سیاسی مقصد گردشگری در آینده کمک خواهد کرد که قطعا موضوع قابل اهمیتی است.
ریشه گردشگری موسیقی را نه به چند سال و چند دهه، بلکه باید آن را به یونان باستان نسبت داد. این امر حتی در قرونوسطا نیز به چشم میخورد؛ زمانی که کارناوالهایی که عمدتا درونمایههای مذهبی داشتند، موجب شکلگیری اجتماعاتی در یک مکان و زمان معین میشدند. در عصر حاضر نیز یکی از مهمترین و مشهورترین نمادهای گردشگری موسیقی، گذرگاه معروف «AbbeyRoad» لندن است. این مکان هرساله توریستهای زیادی را برای بازدید و گرفتن عکس یادگاری با پیادهرویی به خود جلب میکند که گروه موسیقی بیتلز در سال ۱۹۶۹ آلبوم خود را با عکسی از آن منتشر کردند.
این روزها با تغییر و تنوع در سبک زندگی، بدون شک گردشگری موسیقی هم شکل دیگری به خود گرفته است؛ بهطوری که کرد آن را میتوان در شرکت در یک نمایش، کنسرت موسیقی، دیدار با مشاهیر و بزرگان موسیقی یا جشنوارههایی از این قبیل جستوجو کرد.
ایران، این سرزمین اصالت و فراوانی موسیقیها که خطه خطه آن پر شده از موسیقی نواحی، صدای ساز و طنین نوای آنها هرکدام روحنوازی خاصی را در درون خود مستتر دارد که کاش از آن غافل نمیشدیم و بیش از پیش به آن بها میدادیم.؛ اما سوالی که بیش از هر چیز ذهن را به خود مشغول میکند، این است با وجود اینکه گردشگری مبتنی بر موسیقی، در سراسر دنیا، طرفداران بسیاری دارد و ارتباط ناگسستنی میان موسیقی و گردشگری ایجاد شده، چرا در کشور ما مغفول مانده و پتانسیلهای آن نادیده گرفته شده است؟
ایران که کشوری مملو از تنوع قومیتی و فرهنگ فولکلور بسیار غنی است؛ کشوری که نقطه نقطه آن از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال با موسیقی های اصیل پیوند دارد؛ پس چرا باید از فقر گردشگری موسیقی رنج ببرد. چهار گوشه این سرزمین، پر از اصالت و فرهنگ که همیشه مقصد گردشگران و توریستها است؛ چرا نباید در کنار بناهای تاریخی و جاذبه های طبیعی؛ موسیقی خاص خود که برگرفته از فرهنگ غنی آن خطه است را با مردم به اشتراک بگذارد و برای دقایقی روح گرفتار و خسته مخاطب را با خود همراه سازد.
چه اشکالی دارد کسی که به خطه سیستان سفر کرده، سراغی از موسیقی این نواحی بگیرد که نماد فرهنگ و تمدن ایران باستان است. موسیقی مقامی بلوچستان با تنوع ملودیک و ریتمیک و وجود سازهایی با بافت و ساخت متفاوت چون بینجو، هارمونیه و دونلی سبب شده تا موسیقی آن از تمایز خاصی برخوردار شود.
کمی آن سوتر از سیستان و در خطه خراسان که موسیقی این ناحیه، سابقه تاریخی طولانی دارد. موسیقی که بیشتر بر پایه وقایع تاریخی، آیینی و اساطیری استوار است و بدون شک در گذشتههایی نه چندان دور، نقش بسزایی در تکامل موسیقی شهری و دستگاهی ایران داشته است در حالی که امروزه جز در برخی از مراسمها و مناسبت ها، خبری از آن نیست.
چندفرهنگی بودن این منطقه از ویژگیهای منحصربهفرد آن است و موجب شده تا موسیقی نواحی شمال خراسان از نشانههای ویژه این فرهنگها بهرهمند شود که از این میان میتوان به تأثیرات موسیقایی اقوام مهاجر ترک و کرد در موسیقی شمال خراسان اشاره کرد.
خطه سرسبز گیلان نیز منبع ترانههای فولکور (محلی) است بهطوری که از شرق تا غرب استان از نظر زبان، آداب و رسوم و نغمهها؛ تفاوتهای زیر بنائی باهم دارند و به جد توسعه موسیقی آن میتواند جذابیت بسیاری را برای گردشگر رقم زند.
موسیقی ناحیه غرب و منطقه کردستان نیز بیشک یکی از غنیترین و پربارترین موسیقیهای محلی ایران را در خود جای داده است. موسیقی ریتمیک، همراه با رقص محلی که میتواند برای دقایقی گردشگر را به وجود بیاورد و هرچه بهتر او را با فرهنگ محلی آن آشنا سازد. قدمت دیرینه موسیقی نواحی لرستان را باید در تصاویر کشف شده از رقص و پایکوبی و آلات موسیقی در سفالینههایی که از کاوشهای باستانشناسی در این مناطق به دست آمده، جستوجو کرد که بیانگر وجود موسیقی در هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح در این منطقه است.
کمی آن سوتر و در جنوب کشور، ریتم، سرعت، تکیه صدا و فرم از مصادیق موسیقی نواحی جنوب و سنتی بوشهر است که سبب شده تا حتی در گویش مردم نواحی مختلف استان هم تفاوت خاصی در نوع موسیقی دیده شود.
باید گفت توسعه اقتصاد گردشگری موسیقی ضمن اینکه باعث ایجاد لذت و احساسی خوشایند در مخاطبان میشود، فعالیت مهم فرهنگی نیز تلقی میشود. همچنین، میتوان گفت علاوه بر حس تجربه فرهنگی این نوع از گردشگری که بسیار حائز اهمیت است، سودآوری رویدادهای موسیقی نیز از دیگر مزیتهای اصلی آن به شمار میرود بهطوری که بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان جهانی گردشگری، جشنوارههای موسیقی، صنعتی ۳٫۲ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۶ بودند که این رقم تا پیش از سال ۲۰۲۰ با افزایشی دوبرابری به ۶ میلیارد دلار رسیده است.
در این خصوص یک اهتمام جدی را توسط مسئولان حوزه گردشگری و فرهنگ و هنر کشور میطلبد تا در کنار هم و با همدلی و همفکری همدیگر به پیوند هرچه بهتر موسیقی با گردشگری بپردازند و با ایجاد تجربه سفری خوشایند برای گردشگران به انتقال موثرتر فرهنگ، سنن و آداب و رسوم یک منطقه کمک کنند.
مطمئنا از آنجایی که، نقطه به نقطه کشورمان موسیقی اصیل خاص خود را دارد این نوع از گردشگری میتواند بهعنوان یکی از الگوهای شاخص در فرهنگ فولکلور ایران با استفاده از جذابیتهای موسیقیهای محلی و جشنوارههای موسیقی، ضمن احیای آدابورسوم محلی نقش موثری را در جذب گردشگر و در نهایت توسعه گردشگری فرهنگی ایفا کند.
بیشتر بخوانید: